به بهانه شهادت نهمین آفتاب
دردا که گشت با من، بیگانه یار جانى
با دست خود مرا کشت، لب تشنه در جوانى
من از نفس فتادم، بر خاک رخ نهادم
او مى زند به مرگم، لبخند شادمانى
اى بلبلان بنالید، اى لاله ها بریزید
شد باغبان دل را گلزار جان خزانى
غم بدل نهفتم، دردم به کس نگفتم
بردم به گور با خود صد غصه نهانى
لب تشنه ام ثوابى، اى ام فضل آبى
بالله این نباشد، پاداش مهربانى
بر دیده ام ستاره، در سینه ام شراره
با قلب پاره پاره، رفتم ز دار فانى
عمر چو عمر یک آه، کوتاه بود کوتاه
شد اول حیاتم پایان زندگانى
دردا که رفتم از حال از بس زدم پر و بال
در لانه او فتادم از فرط ناتوانى
گوئید تشنه جان داد، خاموش شد ز فریاد
از این غریب تنها، پرسند اگر نشانى
جانم به لب رسیده «میثم» بگو که دیده؟
مرغى به لانه این سان افتد ز نغمه خوانى؟
سازگار
مناظرهای از جوادالائمه(ع)
یکی از این مناظرات مشهور امام جواد(ع) مربوط به سؤالات یحیی بن اکثم است که در مجلس خواستگاری حضرت صورت گرفت و به رسوایی عالمان درباری انجامید.
یحیی پرسید: «تکلیف کسی که در حال احرام شکار کند و آن شکار کشته شود، چیست؟»
امام جواد فرمود:
«1- این خطا در محدوده حرم صورت گرفته استیا خارج از آن؟
2- این شخص به حکم مساله عالم بود یا جاهل؟
3- این عمل را از روی عمد انجام داد یا اشتباه؟
4- این شخص برده بود یا آزاد؟
5- این شخص صغیر بود یا کبیر؟
6- برای اولین بار مرتکب شد یا سابقه هم داشت؟ ادامه مطلب...
دحوالارض
«وَ الْأَرْضِ و َمَا طَحَاهَا»
قسم به زمین و کسى که آن را گسترانیده است.
بیست و پنجم ماه ذی القعده روز دحوالارض است. دحوالارض را چنین معرفی میکنند "روزی که زمین از زیر کعبه کشیده و گسترانیده شد".
گر چه این مطلب یعنی کشیده شدن و گسترانده شدن زمین در وحله اول عجیب به نظر میرسد اما تعریف واضح تر این موضوع این است که گفته شود:
پس از آنکه تمام سطح کره زمین به مدت طولانی در زیر آب فرو رفته و خداوند خواست تا آن را از زیر آب بیرون آورد که صحنه زندگی موجودات مهیا گردد ، اولین نقطه ای که از زیر آب سر بیرون آورد همان مکان مقدس کعبه و بیت الحرام بود. این واقعه نشان دهنده اهمیت این نقطه و مرکزیت آن برای همه عالمیان است.
در واقع دحوالارض روز شروع حیات بخشی خداوند به جهان خاکی است که توجه به آن در روایات و تعیین اعمال خاص همچون روزه ، عبادت ، دعا و غسل و اهتمام به آن از سوی معصومین (ع) نشانگر عنایت حضرت حق به این روز با برکت است.
تعبیر به اینکه "در روز دحو الارض رحمت خدا منتشر گردیده و از براى عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز، اجر بسیار است" و امثال آن ، مومنین را بر انجام مستحبات مخصوص این روز ترغیب مینماید. درباره روزه این روز آمده است :
روزه این روز همانند روزه هفتاد سال است.
روزه این روز کفاره گناهان هفتاد سال است.
برای روزه دار این روز هرکه و هرچه در میان آسمان و زمین است استغفار میکند و...
از دیگر اعمال این روز شریف دو رکعت نماز است که در آن حمد و پنج مرتبه سوره "والشمس" خوانده میشود و پس از نماز نیز دعایی است که در مفاتیح آمده است. و همچنین دعای "اللهم داحی الکعبه..." از دعاهای مخصوص این روز است.
روایت است که « امام رضا » علیه السلام فرموده اند: درشب بیست و پنجم ماه ذى القعده حضرت ابراهیم(ع) و حضرت عیسى(ع) متولد شده اند. و نیز در این روز رسول خدا صلى الله علیه و آله ، به قصد حجة الوداع از مدینه به همراه یکصد و چهار هزار یا یکصد و بیست و چهار هزار نفر از راه شجره به مکه عزیمت نمودند که حضرت فاطمه (ع) و تمامى زوجات آن حضرت نیز ایشان را همراهی میکردند.
و نیز در روایتی است که در این روز قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام خواهد نمود.
التماس دعا
چله عشق
تشرف آیت الله مرعشی نجفی به محضر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
در ایام تحصیل علوم دینی در نجف اشرف , شوق زیادی جهت دیدار جمال مولایم بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) داشتم . با خود عهد کردم که چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم به این نیت که به فیض زیارت جمال آقا صاحب الامر (علیه السلام) نایل شوم . تا 35 یا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم بر حسب اتفاق در این شب هوا ابری و بارانی شد و حرکتم از نجف به تاخیر افتاد . نزدیک مسجد سهله خندقی بود هنگامی که به آنجا رسیدم بر اثر تاریکی شب وحشت و ترس وجود مرا فرا گرفت به ویژه از زیادی راهزنان و دزدها ناگهان صدای پایی را از دنبال سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم گردید . برگشتم به عقب شخصی را دیدم که نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت : ای سید سلام علیکم . ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و اطمینان و سکون نفس پیدا کردم . تعجب آور بود که چگونه این شخص در تاریکی شب متوجه سیادت من شده و آن حال من از این مطلب غافلگیر بودم به هر حال سخن می گفتیم و می رفتیم که از من سوال کرد قصد کجا داری ؟ گفتم مسجد سهله فرمود : به چه جهت ؟ گفتم به قصد تشرف و زیارت ولی عصر (عج) مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان رسیدیم داخل مسجد شده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که سید خواند . احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از وصف آن عاجزم . بعد از دعا فرمودند : سید تو گرسنه ای چه خوب است شام بخوریم . پس سفره ای را که زیر عبا داشت بیرون آورد . مثل این که در آن سه قرص نان و سه خیار سبز تازه بود ( آن وقت چله زمستان بود و من متوجه این معنا نشدم که این آقا این خیار تازه سبز را از کجا آورده است ) طبق دستور آقا شام خوردم سپس فرمود : بلند شو تا به مسجد سهله برویم . وقتی داخل مسجد شدیم آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم به متابعت آن حضرت انجام وظیفه می کردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشا را به آن آقا اقتدا کردم .بعد از آن که اعمال تمام شد آن بزرگوار فرمودند : ای سید آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه می روی ؟ یا در همین جا می مانی ؟ گفتم : می مانم . وقتی در وسط در مقام امام صادق(علیه السلام) نشستم . به آن آقا گفتم آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل دارید که آماده کنم ؟ در جواب کلام جامعی فرمودند : این امور از فضول زندگی است و ما از این فضولات دوریم . این کلام در اعماق وجودم اثر گذاشت . به نحوی که هر گاه یادم می آید ارکان وجودم می لرزد . به هر حال این نشست نزدیک به 2 ساعت طول کشید و این مدت مطالبی رد و بدل شد که به بعضی از آنها اشاره می کنم .
1- در رابطه با استخاره سخن به میان آمد آن آقا فرمود : ای سید با تسبیح به چه نحو استخاره می کنی ؟ گفتم : سه مرتبه صلوات می فرستم و سه مرتبه می گویم : استخیر الله برحمته خیرهً فی عافیه پس مقداری از تسبیح را گرفته و می شمارم اگر 2 تا ماند بد است و اگر یکی ماند خوب است . فرمودند : برای این گونه استخاره با قیمانده ای است که به شما نرسیده و آن این است که هر گاه یکی باقی ماند فورا حکم به خوبی استخاره نکنید . بلکه توقف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید . اگر زوج باقی ماند کشف میشود که استخاره اول خوب است اما اگر یکی باقی ماند کشف می گردد که استخاره اول میانه است . به حسب قواعد علمیه می بایست دلیل بخواهم اما به مجرد این قول تسلیم شدم و در عین حال هنوز متوجه نیستم که این آقا کیست ؟!
2- از جمله مطالب در این جلسه تاکید سید عرب بر تلاوت این سوره ها بعد از نمازهای واجب بود . بعد از نماز صبح سوره یس بعد از نماز ظهر سوره نباء بعد از نماز عصر سوره عصر و بعد از نماز مغرب سوره واقعه و بعد از نماز عشا سوره ملک .
3- دیگر این که تاکید فرمودند 2 رکعت نماز بین نمازهای مغرب و عشا که در رکعت اول هر سوره ای که خواستی می خوانی و در رکعت دوم , بعد از حمد سوره واقعه را می خوانی .
4- تاکید فرمودند که بعد از نمازهای پنج گانه این دعا را بخوان :« اللهم سرح عنی عن الهموم و الغموم و وحشة الصدر و وسوسه الشیطان برحمتک یا ارحم الراحمین»
5- و تاکید فرمودند بر خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع در نمازهای یومیه به ویژه رکعت آخر «اللهم صل علی محمد و آل محمد و ترحم علی عجزنا و اغثنا بحقهم»
6- در تعریف و تمجید از کتاب شرایع الاسلام مرحوم محقق حلی فرمودند : «تمام آن مطابق با واقع است , مگر کمی از مسائل آن»
7- تاکید فرمودندبر خواندن قرآن و هدیه کردن ثواب آن , بر شیعیانی که وارث ندارند , یا دارند ولی یادی از آنها نمی کنند .
8- تاکید فرمودند بر اینکه تحت الحنک را زیر حنک دور دادن و سر آن را در عمامه قرار دادن .
9- تاکید فرمودند بر زیارت سید الشهداء علیه السلام .
10-دعا کردند در حق من و فرمودند : «خداوند تو را از خدمتگزاران شرع قرار دهد»
11-پرسیدم : «نمی دانم آیا عاقبت کارم خیر است و آیا نزد صاحب شرع مقدس رو سفیدم ؟ » فرمودند : «عاقبت تو خیر و سعیت مشکور و روسفیدی»
و نیز پرسیدم :«نمی دانم آیا پدر و مادر و اساتید و ذوی الحقوق از من راضی هستندیا نه ؟» فرمودند : «تمام آنها از تو راضی اند و در باره ات دعا می کنند.»
استدعای دعا کردم برای خودم که موفق باشم برای تالیف و تصنیف , دعا فرمودند .
در اینجا مطالب دیگر است که مجال بیان آن نیست .
پس خواستم از مسجد به جهت حاجتی بیرون روم , آمدم نزدیک حوض که به ذهنم رسید : چه شبی بود و این سید عرب کیست که این همه با فضیلت است ؟! شاید همان مقصود و معشوقم باشد . تا به ذهنم این معنا خطور کرد , با اضطراب برگشتم ولی آن آقا را ندیدم و کسی در مسجد نبود .
یقین پیدا کردم که آن آقا امام زمان (عج) را زیارت کرده ام و غافل بودم . مشغول گریه شدم و همچون دیوانه تا صبح اطراف مسجد گردش می نمودم . چون عاشقی که بعد از وصال مبتلا به هجران شود .