مقام عشق

نظر

درآمد

اخبار دنیای سیاه اختلاس از بخش‌های بسیار حساس و پرمخاطب رسانه‌ها است؛ کنجکاوی نسبت به موضوع چگونگی مجازات اختلاس‌گران در کشورهای دیگر نیز از نوع خود جذابیت خاصی دارد؛ هر نظام سیاسی برای کاهش فساد اقتصادی قوانینی تنظیم می‌‌کند و کم و بیش به موقع اجرا می‌گذارد. مجازات فساد اقتصادی باید به گونه‌‌ای باشد که هم هیچ متخلفی نتواند از آن فرار کند و هم پیش از بروز فساد، بازدارنده باشد. یعنی متخلف را قانع کند که اختلاس و ارتشا سودآور نیست. کیفر فساد اقتصادی ممکن است یک یا چند مورد از این مجازات‌‌ها باشد: بازگرداندن مبلغ اختلاس یا ارتشا، جریمه چندبرابری نسبت به آن، حبس و اعدام. اما در مورد مدیران دولتی و مناصب عمومی علاوه بر اینها، برکناری از شغل فعلی، انفصال از مشاغل دولتی تا چندین سال و حتی اعدام را ممکن است در پی داشته باشد. از این‌رو قصد داریم در این نوشتار سری به کتب قوانین و محاکم قضایی برخی از کشورها بزنیم:

1. چین؛ اعدام به روش تیرباران و تزریق

چین را باید در رأس کشورهایی قرار داد که از «اعدام» به عنوان مجازات استفاده می‌‌کنند، چون هم تعداد جرائمِ منجر به اعدام در قانون و هم تعداد اعدام‌‌های سالیانه در این کشور (که البته به جمعیتش هم برمی‌‌گردد) بی‌‌نظیر است. 24 نوع از جرائم خشن و 31 جرم غیرخشن با اعدام مواجه می‌‌شود. یکی از این جرائم غیرخشن، اختلاس بیش از 100 هزار یوان (معادل حدود 430 میلیون ریال) است، البته به شرطی که دادگاه جرم شخص را به اندازه کافی جدی و دارای اثرات منفی تلقی کند و همچنین اعدام را به تعویق نیاندازد. موارد اخیر در زمینه فساد مالی، اعدام دو معاون فرماندار از شهرهای سوژو و هنگ‌ژو، رئیس اداره غذا و دارو، دادستانِ چانگ­‌کینگ، وزیر سابق راه‌­آهن و نائب رئیس کنگره بوده است. دو روش اعدام در چین، تیرباران و تزریق است.

2. ویتنام؛ اعدام از نوع تیرباران

امروزه برای 29 نوع از جرائم در ویتنام، محکوم را تیرباران می‌‌کنند که 5 مورد آن مربوط به فساد اقتصادی است: کلاهبرداری، اختلاس، قاچاق، جعل و ارتشا. روش اعدام در ویتنام، تیرباران است. در یک سال اخیر چندین بانکدار ویتنامی به اعدام محکوم شدند. یک نمونه آن، مدیر 57 ساله «بانک توسعه ویتنام» بود که 89 میلیون دلار وام تقلبی دریافت کرده بود. مورد دیگر فردی بود که 25 میلیون دلار کلاهبرداری کرده بود؛ یا دونگ‌چی‌دونگ که او نیز در دسامبر 2013 میلادی جانش را پای جیبش گذاشت و رفت. پیش‌تر نیز یعنی از سال 2003 تا 2006 میلادی، 12 بانکدار در ویتنام اعدام شدند.

3. هند؛ حبس، غرامت یا هردو

اگر کسی در هند، به صورت غیرقانونی اموالی را به تصاحب درآورد، تا دوسال حبس کشیده یا غرامت آن را می‌­پردازد، و یا هر دو. اما اگر وی کارمند بوده و از شخصیت حقوقی خود سوءاستفاده کند، تا 7 سال حبس را علاوه بر پرداخت غرامت باید تحمل کند. بدترین حالت وقتی است که فرد مجرم دارای شغل دولتی باشد و در حوزه شغل خود مرتکب اختلاس و یا پول­شویی شده باشد، در این صورت وی علاوه بر پرداخت جریمه، ممکن است به حبس ابد محکوم شود.

4. مالزی؛ زندان ، پرداخت غرامت 5برابری

کمیته ضدارتشای مالزی به قول خودش یک کمیته «مستقل، حرفه­‌ای و شفاف» در زمینه مبارزه با انواع جرائم مرتبط با رشوه است که در سال 2009 میلادی بر اساس قانون جدیدِ ضدارتشا تشکیل شده است. حداکثر 20 سال زندان و پرداخت غرامتی معادل 5 برابرِ میزان رشوه یا 10­هزار رینگیت (معادل حدود 90 میلیون ریال) (هر کدام که بیشتر باشد)، مجازاتی است که این قانون برای متخلفان در نظر گرفته است. این کمیته در پژوهشی پیرامون انگیزه‌‌های ارتشای مدیران دولتی به این نتیجه رسید که کم‌‌بودنِ حقوق آنان تأثیری در این زمینه نداشته و انگیزه‌‌های اصلی عبارت است از: داشتنِ سبک زندگیِ فراتر از امکانات، دارابودن تمایلات آزمندانه و حریصانه، فرصت‌‌های مساعد برای ارتشا و ضعف در امانت­‌داری و شرافت.

5. سنگاپور؛ زندان، پرداخت غرامت یا هردو

مجازات فساد اقتصادی در این کشور، غرامت 100 هزاردلاری علاوه بر بازگردادن مبلغ اختلاس، حداکثر 5 سال زندان و یا هر دو است. در مشاغل دولتی این حبس تا 7 سال نیز به طول می‌‌انجامد. مدیر مفسد از شغلش برکنار شده، حقوق و مستمری وی قطع شده، از درجه و رده وی کاسته می‌شود و یا کاملاً از مشاغل دولتی منفصل می‌شود.

6. آفریقای جنوبی؛ حبس ابد، پرداخت غرامت سه برابری

قانون پیش‌گیری و مبارزه با فساد اقتصادی مصوب 2004 میلادی مصوب کرده است که فرد متخلف را می‌توان به حبس ابد محکوم کرد، علاوه بر اینکه تا سه‌­برابرِ مبلغ کلاهبرداری را باید به عنوان غرامت پرداخت نماید. طرح اصلاحیه قانون کیفری مصوب 1997 نیز مشخص کرده است که اگر متهم ردیف اول، بیش از 500 هزار رَند (حدود یک میلیارد و 150 میلیون ریال) تخلف داشته باشد، تا 15 سال باید زندان بکشد. همچنین است اگر شریک وی بیش از 100 هزار رَند (حدود 230 میلیون ریال) کلاهبرداری کرده باشد و یا اینکه یک افسر و مقام قضایی بیش از 10 هزار رشوه بگیرد.

سازمان مستقل «دیدبان اختلاس» در آفریقای جنوبی اعلام کرده است که در یازده ماه نخست فعالیت خود، 1227 مورد شکایت از اختلاس و ارتشا دریافت کرده است و به مقامات مسئول، گزارش داده است. این سازمان از طریق ایمیل، پیامک، تلفن، فکس، پست، فیس­بوک و ... شکایت مردم رادریافت کرده و نتیجه پیگیری را به اطلاع آنان می­رساند. 34% از شکایات مربوط به شهرداری‌‌ها، 32% مربوط به ادارات استانی و 16% مربوط به ادارات دولت مرکزی بوده است.

7. کنیا؛ جریمه، زندان، غرامت، اعدام

ماده 48 از قانون کیفری کنیا به قاضی اجازه داده که اختلاسگر را تا سقف یک میلیون شیلینگ (حدود 300 میلیون ریال) جریمه کرده و تا 10 سال به زندان بیاندازد، علاوه بر اینکه تا دوبرابرِ میزان اختلاس از وی غرامت بگیرد. فروردین سال جاری طرحی در مجلس این کشور ارائه شد که در شرایطی مجازات اعدام را برای اختلاسگر تجویز می‌‌کند. کانگ‌‌آتا برای طرح خود دو دلیل می‌آورد: مجازات باید با جرمی که به اموال عمومی صدمه زده متناسب باشد؛ مجازات باید بتواند برای جرمی که این‌چنین شایع است، بازدارنده باشد. وی معتقد است کشورهایی مانند کنیا که در حال توسعه هستند، نباید نسبت به فساد اقتصادی برخورد نرمی داشته باشند.

8. ژاپن، نمونه جالب از مبارزه با فساد اقتصادی

آمار ارائه شده در سال‌های اخیر توسط موسسه «شفافیت بین‌المللی» نشان می‌دهد ژاپن در بین حدود 200 کشور جهان رتبه 14 از لحاظ کشف و گزارش رسوایی‌های مالی را دارا می‌باشد. گر چه بر اساس آمار ژاپن یکی از بهترین کشورهای دنیا در زمینه کشف فساد می‌باشد، لکن مردم ژاپن این‌طور فکر نمی‌کنند...علنی شدن فساد مقامات و مدیران دولتی در ژاپن، در افکار عمومی به حدی با شماتت روبه رو می‌شود که مسئول مربوطه هرگز حاضر نیست ننگ این جرم را همواره با خود همراه داشته باشد و علاوه بر استعفا در پاره‌ای از موارد، خودکشی آخرین چاره برای فرار از رسوایی بوده است. مانند: در می‌2007 میلادی، خودکشی توشیکاتسو ماتسوکا وزیر کشاورزی ژاپن؛ اسفند 1389، استعفایمائه‌هارا وزیرخارجه ژاپن به دلیل گرفتن مبلغی معادل 450 یورو رشوه از یک کره‌ای؛ استعفای خانم یوکو اوبوچی وزیر اقتصاد ژاپن به دلیل اتهامات مالی در 2014.

9. آمریکا؛ زندان و پرداخت غرامت

سال 2008 یکی از بزرگترین اختلاس‌های تاریخ به سوژه اول رسانه‌های آمریکایی تبدیل شد. شرکت سرمایه گذاری برنارد مدوف در وال استریت که از سال 1960 شروع به کار کرده بود به خاطر رسوایی مالی مدیر آن به کار خود پایان داد. یکی از اصلی ترین اتهامات مدوف استفاده از سیستم پونزی برای پرداخت سود به سرمایه گذاران بود. سیستم پونزی زمانی است که صاحب بنگاه بدون اینکه فعالیت اقتصادی خاصی با پول سرمایه گذاران انجام دهد، تنها با پول سرمایه گذاران جدید به سرمایه گذاران قبلی سود بدهد. همزمانی رسوایی مدوف و بحران مالی جهانی باعث شد تا افکار عمومی با حساسیت و خشم بسیاری پرونده او را دنبال کنند. در نهایت مدوف به اتهام جعل اسناد، پولشویی، فریب سرمایه گذاران و همچنین اختلاس 75 میلیارد دلار به 150 سال زندان و پرداخت غرامتی 170 میلیارد دلاری محکوم شد. البته هزینه‌هایی که مدوف بابت اختلاسش پرداخت محدود به زندان و غرامت نمی شود. مارک مدوف، پسر برنارد مدوف، دو سال بعد از زندانی شدن پدرش در شرایطی با حلق آویز کردن خود به زندگی اش پایان داد که خانواده‌اش در اتاق‌های دیگر خانه خوابیده بودند. به نظر می‌رسد که  فرجام تلخ اختلاس مدوف تا مدت‌ها بر وال استریت و رسانه‌های آمریکا سایه بیفکند.

 

 

منبع: ماهنامه پیام زن (ماهنامه ویژه مسائل زنان و خانواده)سال بیست و ششم، شماره 14 (پیاپی 299)، فروردین 1396؛ صفحه 26.

لینک مقاله در بانک اطلاعات نشریات کشور (مگیران)


یادداشت رسیده؛
در راستای اجرای بی سر و صدای سند 2030 پس از یاسوج لرستان و زنجان این بار در شهر مقدس قم که رتبه اول حجاب در سطح مدارس کشور را داراست کشف_چادر در مدرسه تیزهوشان صورت گرفت.
کشف چادر در مدرسه تیزهوشان قم، نمونه‌ای از نفوذ به سبک سند 2030
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از قم، در این چندسال گذشته، یکی از اهداف مهم دشمن در تهاجم فرهنگی معطوف به کودکان مخصوصاً دختر بچه‌ها این مادران فردای کشور بوده است. استراتژی سوق دادن دختر بچه‌ها به سمت بی‌بندباری و تغییر ذائقه آنها به سمت سبک زندگی غربی به صورت آرام و تدریجی و با زبان روانشناسی لطیف دختران، جهت تبدیل شدن نسل آینده ایران اسلامی به انسانی با ویژگی سبک زندگی غربی، سالهاست در ایران جزء اولین استراتژی دولتمردان آمریکا و اروپا قرار گرفته است.
متأسفانه ده‌ها نهاد فرهنگی دولتی و غیردولتی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم برای فعالیت های فرهنگی پیرامون حجاب و عفاف بودجه دریافت می‌کنند به جای مقابله با این سیل تهاجم فرهنگی حداکثر در سال چندین همایش شعاری و تجلیل و فراخوان مقاله انجام می‌دهند.
پس از یاسوج، لرستان و زنجان این بار در شهر مقدس قم که رتبه اول حجاب در سطح مدارس کشور را داراست مسئولین حوزه اجرا امتحانات قانونی تصویب می‌کنند که در امتحانات دانش‌آموزان دختر (تیزهوشان) چادر را از سر بردارند این جای بسی تعجب دارد و بوی نفوذ می‌دهد!! آیا کشیدن چادر از سر دختران با حیای قمی آن هم در شهر علم، اجتهاد و روحانیت به هر بهانه‌ای و نمایاندن آنان به بازرسان مرد، هیچ توجیهی دارد؟!
البته وقتی گروهی سند ننگین 2030 سازمان ملل و یونسکو را امضا می‌کنند و بعد هم بی‌ سر و صدا اجرا می‌کنند، چادر از سر دختران قمی برداشتن که امری عادی و پیش‌ پا افتاده خواهد بود.
نفوذی‌های اسرائیلی مسلک در نظام آموزش و پرورش دارند جنایتشان را می‌کنند؛ حالا ما اگر قرار باشد طبق قاعده آنها عمل کنیم دیگر چیزی برایمان باقی نمی‌ماند.
یکی از رویکردهای نظام آموزشی بین‌المللی این است که به بچه‌ها معارف دینی را نگویید؛ از جهاد و شهادت نگویید!! درس شهید حسین فهمیده و درس مسجد الاقصی را از کتب درسی برداشتند و حذف کردند تا بچه‌ها با آن رشادت‌ها آشنا نشوند با کمال تأسف به جز عده‌ قلیلی انگشت شمار کسی لب به شکوه نگشود، انگار یادمان رفته اگر فداکاری‌های شهیدان نبود اکنون کشور ما بدتر از کشورهای هم‌جوار مانند افغانستان، سوریه، عراق، یمن و... بود.
این مطلب را نگارنده نمی‌گوید بالاترین مقام کشور، حضرت آیت الله خامنه‌ای در هفته گرامیداشت مقام معلم با معلمان و فرهنگیان می‌فرمایند: «گزارشهایی که به من می‌رسد نشان میدهد که یک جریانی -این را من «جریان» احساس میکنم- در کشور سعی می‌کند آموزش ‌و پرورش را از چشم‌ها بیندازد؛ ارزش آموزش ‌و پرورش را و اعتماد به آموزش‌ و پرورش را در دل‌ها از بین ببرد؛ مقاصدی دارند. این [جریان] از بیرون هم هدایت می‌شود. حالا بعضی‌ها لجشان می‌گیرد؛ تا ما می‌گوییم دستهای خارجی، می‌گویند شما مدام به خارجی‌ها حمله می‌کنید! نه، ما ضعف‌های خودمان را می‌بینیم؛ اگر ما قوی باشیم، آن خارجی هیچ غلطی نمیتواند بکند، امّا او از همین ضعفهای ما است که دارد استفاده می‌کند، برنامه‌ریزی می‌کند، نقشه می‌کشد، نفوذ می‌کند؛ راه‌های مستقیم را کج میکند، معوج میکند.» 
قرآن کریم در مورد نحوه منحرف کردن شیطان، عبارتِ «خطوات الشیطان» را به کار برده است تا بگوید: شیطان، گام به گام انسان را به سوی انجام گناهان می‌کشاند. سیاست شیطان، نفوذ تدریجی و گام به گام است. هر چند کمی دیر شده از همان گام اوّل بایستی مواظب باشیم. امید است دولتمردان آموزش و پرورش ما این زنگ خطرهای ساده را جدی بگیرند؛ چرا که ناگهان زود دیر می‌شود.
سخن آخر
رهبر معظم انقلاب فرمودند: ‌ اینجا جمهوری اسلامی است؛ اینجا، مبنا اسلام است، مبنا قرآن است؛ اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوبِ ویرانگرِ فاسدِ غربی بتواند در اینجا این‌جور اِعمال نفوذ کند. انشاءالله
 
لینک یادداشت در خبرگزاری بسیج

به بهانه روز پدر
انسان دو پدر دارد؛ یکی آنکه منشأ تولد اوست و دیگری کسی که تربیت و کمال روحی و معنوی او را عهده دار است.
امیرالمؤمنین(ع)؛ پدر معنوی امت
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از قم، امام سجاد (ع) در رساله حقوق خود حق پدر بر گردن فرزند را چنین تشریح می‌کنند: «و امّا حق پدرت بر تو آن است که بدانی که او اصل تو است و تو شاخه و فرع او، اگر نمی‌بود تو نیز نبودی، پس هر گاه در خود چیزی دیدی که تو را شادمان ساخت، بدان که اصل آن نعمت را از پدر داری و خدای را بر آن سپاس گو و شاکر باش.»
پیامبر اعظم(ص) فرمودند: «أَنَا وَ عَلِی أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّه؛ من و علی دو پدر این امّت هستیم» (مجلسی، محمّد باقر، بحارالانوار، ج 16، ص 95، باب 6؛ عیون اخبار الرّضا (ع)، ج 2، ص 86)
این حدیث، مشهور در میان مصادر شیعه و سنّی است. در بحارالانوار دو باب برای همین عنوان باز شده است و به جز روایات نقل شده از سوی اهل سنّت بیش از بیست حدیث از انواع روایات (مرسل و مسند) در آن گرد آمده است.
در نهمین روز از ماه صفر، در سال یازدهم هجری، یعنی نوزده روز مانده تا پایان عمر پیامبر اکرم(ص)، بلال حبشی را به سراغ علی(ع) می‌فرستند تا به نزد رسول خدا(ص) بیایند. بلال به سوی خانه علی(ع) می‌رود و ایشان را خبر می‌کند. وقتی علی(ع) نزد پیامبر(ص) آمدند و نشستند، حضرت به ایشان فرمودند: «ای علی! إِنَّ جَبْرَئِیلَ أَتَانِی مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِرِسَالَه...؛ اکنون جبرئیل نزد من بود و از سوی خداوند نامه‌ای برای من آورد. در این نامه آمده است که من تو را نزد مردم بفرستم تا پیامی را برای مردم بازگو کنی.» (بحارالانوار، ج 22، ص 489) پیامبر(ص) پیام را به علی(ع) می‌گویند تا آن را برای مردم بیان کند.
بلال به همه مردم خبر می‌دهد تا در مسجد جمع شوند. علی(ع) وارد مسجد شده و چنان که پیامبر(ص) فرموده بودند، بر منبر نشستند و فرمودند:  «أَلَا مَنْ عَقَّ وَالِدَیهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَیه...؛ آگاه باشید هر کس عاقّ پدر و مادرش شود، لعنت خدا بر او باد. آگاه باشید هر کس از مولای خود ببُرد (اطاعت نکند) لعنت خدا شامل حال او می‌شود. بدانید هر کس اجر و مزد کارگری را ندهد، لعنت خدا بر او باد» (بحارالانوار، ج 40، ص 45؛ جامع احادیث شیعه، ج 19، ص 18.)
در این هنگام، عمربن خطّاب از جا برمی‌خیزد و رو به علی(ع) کرده و می‌گوید: سخنی سر بسته آوردی؛ آیا تفسیر و شرحی دارد؟
علی(ع) جواب می‌دهند: «خدا و رسولش بر تفسیر آن آگاهی بیشتری دارند.»
همگی به سراغ پیامبر(ص) می‌روند تا تفسیر پیام را بشنوند. پیامبر(ص) فرمودند: «هر کس عاقّ والدینش شود، لعنت خدا بر او باد! بدانید که من و علی پدران این امّت هستیم. هر کس عاقّ ما شود، لعنت خدا بر او باد!»
دیگر اینکه؛ هر کس از مولای خود اطاعت نکند، لعنت خدا بر او باد! بدانید که هر کس من مولای او هستم، علی مولای اوست و هر کس از او اطاعت نکند، لعنت خدا بر او باد!
و دیگر اینکه؛ هرکس اجر کسی را که اجیر کرده، ندهد، لعنت خدا بر او باد! بدانید که خداوند محبّت و دوستی خاندانم را مزد رسالت من قرار داده است و هر کس اجر مرا ندهد و با خاندانم مهربان نباشد، لعنت خدا بر او باد!
«مَنْ سَبَّ أَبَوَیهِ فَعَلَیهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ أَنَا أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُکمْ أَنِّی وَ عَلِیاً أَبَوَا الْمُؤْمِنِینَ فَمَنْ سَبَّ أَحَدَنَا فَعَلَیهِ لَعْنَةُ اللَّه؛ هر کس والدینش را دشنام دهد پس لعنت خدا بر او باد! و من خداوند و شما را شاهد می‌گیرم که من و علی پدران مؤمنان هستیم. پس هر کس به یکی از ما دشنام دهد، پس لعنت خداوند بر او باد!»
حضرت رسول اکرم(ص)، پیام نازله از سوی خداوند را، حسب مأموریت اعلام شده به مردم ابلاغ فرمودند. در واقع باید متذکّر شد که اعلام مقام و شأن پدری حضرت رسول اکرم(ص) و پسر عمّش، علیّ بن ابی طالب(ع)، جَعل خداوند متعال است. (مجله  موعود، شماره 154و155، پـدران مهربان ما)
حسن بن فضال از امام رضا(ع) پرسید که پدر بودن رسول خدا(ص) و امام علی(ع) چه معنایی دارد و امام پاسخ دادند: «یعنی شفقت حضرت رسول(ص) نسبت به جمیع امت خود مانند شفقت پدران است بر فرزندان و علی بهترین امت آن حضرت است. همچنین شفقت علی(ع) بعد از آن حضرت برای امت مانند شفقت آن حضرت بود زیرا که وصی و جانشین و امام و پیشوای امت پس از آن حضرت بود. پس به همین خاطر است که رسول خدا (ص) فرمود: «من و علی دو پدران این امتیم.» (مجلسی، محمد باقر، چهارده معصوم، صص 33- 34)
خداوندا؛ هرچه به پدر ما امیرالمؤمنین علی(ع) عنایت نمودی به ما فرزندان حضرت نیز تفضل بفرما.
لینک درج یادداشت در خبرگزاری بسیج