سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقام عشق

اشاره

یکی از بزرگترین مشکلات جوامع مسلمین این است که به فلسفه و حقیقت تعالیم و معارف اسلام توجه نکرده و در جستجوی درک آثار و ثمرات آنها برنخاسته‌اند و در نتیجه هیچ‌گاه از ظاهر عبور نکرده و به باطن راه نیافته‌اند. این غفلت باعث شده که بسیاری از مسلمانان نگاهی صوری به قوانین و ارزش‌های دینی داشته باشند و به اعماق فرهنگ و معارف اسلامی راه نیابند و در سطح بمانند.

رنج‌ها و ناکامی‌ها و تفرقه‌ها و تشتت‌ها از همین ضعف برمی‌خیزد و ملل مسلمان از آنجا که حقیقت قوانین و ارزش‌های الهی را در نیافته و آثار آن را در فکر و رفتار و عملکردهای فردی، اجتماعی، اخلاقی، تربیتی و سیاسی خود به تسری درنیاورده‌اند، به گرد "خود" می‌چرخند و از "جمع" می‌گریزند و در عین حال که تفرقه و چند دستگی و آثار شوم آن را مشاهده می‌کنند، به وحدت و همبستگی نمی‌گرایند.

"روزه" از جمله عباداتی است که همچون نماز، حج، جهاد، امربه معروف و نهی‌ازمنکر، فلسفه و حقیقت آن درک نشده و به همین دلیل آثار ارزشمند آن در رفتار و عملکردهای افراد و گروه‌هایی که نخواسته‌اند آن را بشناسند جاری نگردیده است.

اگر روزه آنگونه که شریعت اسلام خواسته است تحقق یابد، هدف بزرگی چون "تهذیب نفس" که اصلاح گفتار و اعمال و مواجهات و تعاملات انسان را در همه صحنه‌های زندگی فردی و عرصه‌های حیات اجتماعی و سیاسی به همراه دارد، حاصل می‌شود و این مهم امکان ظهور و بروز نمی‌یابد مگر آن که "روزه" از حالت صوری خارج شود و ژرفای این عبادت و آثار آن درک گردد.

حضرت امام خمینی که استاد عرفان و معلم اخلاق و مهذب نفوس بود و اندیشه و سیره و روش او به زیباترین وجه مفاهیم عالی معنوی و اخلاقی را تبیین و تشریح می‌کرد و قبل از بیان، عامل به آنها بود،‌ برای ورود در میهمانسرای الهی و درک فلسفه و حقیقت روزه و مراتب این عبادت بزرگ، رهنمودهای ژرف و آگاهی‌بخشی ارائه می‌دهند که به راستی تعمق در آنها آمادگی‌‌های لازم را برای بهره‌وری از ماه مبارک رمضان و انجام عبادت روزه به نحو صحیح و منطبق با تعالیم اسلام، در روح و جان‌های مستعد ایجاد می‌کند.

***

مناجات شعبانیه در حقیقت مقدمه‌ای جهت تنبه و آمادگی انسان برای پذیرش وظایف ماه مبارک رمضان می‌باشد، و شاید برای این باشد که به انسان آگاه ملتفت، انگیزه روزه و ثمره پر ارج آن را تذکر دهد.

ائمه طاهرین - علیهم السلام - بسیاری از مسائل را با لسان ادعیه بیان فرموده‌اند. لسان ادعیه با لسانهای دیگری که آن بزرگواران داشتند و احکام را بیان می‌فرمودند خیلی فرق دارد. اکثرا مسائل روحانی، مسائل ماوراء طبیعت، مسائل دقیق الهی و آنچه را مربوط به معرفه‌الله است، با لسان ادعیه بیان فرموده‌اند،‌ ولی ما ادعیه را تا آخر می‌خوانیم و متاسفانه به این معانی توجه نداریم،‌ و اصولا نمی‌فهمیم چه می‌خواهند بفرمایند.

در این مناجات می‌‌خوانیم: "الهی هب لی کمال الانقطاع الیک، و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک،‌ حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلقه بعزقدسک".

این جمله "الهی هب لی کمال الانقطاع الیک" شاید بیانگر این معنا باشد که مردان آگاه الهی، باید پیش از فرا رسیدن ماه مبارک رمضان خود را برای صومی که در حقیقت انقطاع و اجتناب از لذات دنیاست (و این اجتناب، به طور کامل همان انقطاع الی‌الله می‌باشد.) آماده و مهیا کنند. کمال انقطاع به این سادگی حاصل نمی‌شود. احتیاج فوق‌العاده به تمرین، زحمت،‌ ریاضت، استقامت و ممارست دارد تا بتواند با تمام قوا از ماسوی‌الله منقطع گردد و به غیر خداوند توجهی نداشته باشد. تمام صفات وارسته انسانی در انقطاع کامل الی‌الله نهفته است، و اگر کسی بدان دست یافت، به سعادت بزرگی نایل شده است، لیکن با کوچکترین توجه به دنیا محال است، انقطاع الی‌الله تحقق یابد، و کسی که بخواهد روزه ماه مبارک رمضان را با آن آدابی که از او خواسته‌اند انجام دهد،‌لازم است انقطاع کامل داشته باشد تا بتواند مراسم و آداب مهمانی را به جا آورد، و به مقام میزبان تا آنجا که ممکن است عارف گردد. طبق فرمایش حضرت رسول اکرم(ص)، (به حسب خطبه‌ای که به آن حضرت منسوب است) همه بندگان در ماه مبارک رمضان به مهمانی خداوند تعالی دعوت شده‌اند و مهمان پروردگار خود می‌باشند. آنجا که می‌فرماید: "ایهاالناس، انه قد اقبل الیکم شهرالله... و قد دعیتم فیه الی ضیافه‌الله."

شما در این چند روزی که به ماه مبارک رمضان مانده به فکر باشید، خود را اصلاح کرده، توجه به حق تعالی پیدا نمایید، از کردار و رفتار ناشایسته خود استغفار کنید،‌ اگر خدای نخواسته گناهی مرتکب شده‌اید، قبل از ورود به ماه مبارک رمضان توبه نمایید. زبان را به مناجات حق تعالی عادت دهید. مبادا در ماه مبارک رمضان از شما غیبتی،‌ تهمتی و خلاصه گناهی سر بزند و در محضر ربوبی با نعم‌الهی و در مهمانسرای باری تعالی آلوده به معاصی باشید. شما در این ماه شریف به ضیافت حق تعالی دعوت شده‌اید: "دعیتم فیه الی ضیافه‌الله". خود را برای مهمانی با شکوه حضرت حق آماده سازید. لااقل به آداب صوری و ظاهری روزه پایبند باشید (آداب حقیقی باب دیگری است که به زحمت و مراقبت دائم نیاز دارد.) معنای روزه فقط خودداری و امساک از خوردن و آشامیدن نمی‌باشد، از معاصی هم باید خودداری کرد. این از آداب اولیه روزه می‌باشد که برای مبتدیهاست. (آداب روزه برای مردان الهی که می‌خواهند به معدن عظمت برسند، غیر از این می‌باشد.) شما اقلا به آداب اولیه روزه عمل نمایید، و همان‌طور که شکم را از خوردن و آشامیدن نگه می‌دارید، چشم و گوش و زبان را هم از معاصی باز دارید. از هم اکنون بنا بگذارید که زبان را از غیبت،‌تهمت، بدگویی و دروغ نگه داشته،‌ کینه، حسد و دیگر صفات زشت شیطانی را از دل بیرون کنید. اگر توانستید، انقطاع الی‌الله حاصل نمایید، اعمال خود را خالص و بی‌ریا انجام دهید، از شیاطین انس و جن منقطع شوید، لیکن به حسب ظاهر، از رسیدن و دست یافتن به چنین سعادت ارزنده‌ای مایوس می‌باشیم، اقلا سعی کنید روزه شما مشفوع به محرمات نباشد. در غیراینصورت اگر روزه شما صحیح شرعی باشد، مقبول الهی نبوده بالا نمی‌رود. بالا رفتن عمل و مقبولیت آن، با صحت شرعی خیلی تفاوت دارد. اگر با پایان یافتن ماه مبارک رمضان،‌ در اعمال و کردار شما هیچ گونه تغییری پدید نیامد و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقی نکرد، معلوم می‌شود روزه‌ای که از شما خواسته‌اند، محقق نشده است، آنچه انجام داده‌اید روزه عامه حیوانی بوده است.

در این ماه شریف که به مهمانسرای الهی دعوت شده‌اید، ‌اگر به حق تعالی معرفت پیدا نکردید یا معرفت شما زیادتر نشد،‌ بدانید در ضیافه‌الله درست وارد نشدید و حق ضیافت را به جا نیاوردید. نباید فراموش کنید که در ماه مبارک، که "شهر الله" می‌باشد و درهای رحمت الهی به روی بندگان باز است و شیاطین و اهریمنان - به حسب روایت - در غل و زنجیر به سر می‌برند،‌ اگر شما نتوانید خود را اصلاح و مهذب نمایید، نفس اماره را تحت مراقبت و کنترل خود در آورید، ‌هواهای نفسانیه را زیر پا گذاشته، علاقه و ارتباط خویش را با دنیا و مادیت قطع کنید،‌ بعد از پایان یافتن شهر صیام مشکل است بتوانید این مسائل را به مرحله عمل درآورید،‌ بنابراین از فرصت استفاده کنید و پیش از آنکه این فیض عظما سپری گردد،‌ در مقام اصلاح،‌ تزکیه و تصفیه امور خود برآیید، خود را برای انجام وظایف ماه صیام آماده و مهیا سازید. طوری نباشد که پیش از فرا رسیدن شهر رمضان، همانند ساعت به دست شیطان کوک شده در این یک ماه که شیاطین در زنجیرند، ‌شما به طور خودکار به معاصی و اعمال خلاف دستورات اسلام مشغول گردید! گاهی انسان عاصی و گناهکار بر اثر دوری از حق و کثرت معصیت،‌ آنچنان در تاریکی و نادانی فرو می‌رود که دیگر نیازی به وسوسه شیطان ندارد،‌ خود به رنگ شیطان درمی‌آید. صبغه‌الله، مقابل صبغه شیطان است،‌ و کسی که دنبال هوای نفس رفت و از شیطان متابعت کرد، بتدریج به صبغه او در می‌آید. شما تصمیم بگیرید لااقل در این یک ماه از خود مراقبت به عمل آورید، از گفتار و کرداری که خداوند تبارک و تعالی راضی نیست، اجتناب ورزید. از هم اکنون در همین مجلس با خدای خود عهد ببندید که در ماه مبارک رمضان از غیبت، تهمت و بدگویی نسبت به دیگران خودداری کنید. زبان، چشم، دست، گوش و سایر اعضا و جوارح را تحت اراده خود در آورید. اعمال و اقوال خود را مراقبت نمایید، شاید همین عمل شایسته، موجب گردد که خداوند تبارک و تعالی به شما توجه فرموده،‌ توفیق عنایت کند،‌ و پس از سپری شدن شهر صیام - که شیاطین از زنجیر رها می‌گردند - شما اصلاح شده باشید و دیگر فریب شیطان را نخورید و مهذب گردید. باز تکرار می‌کنم تصمیم بگیرید در این سی روز ماه مبارک رمضان مراقب زبان، چشم، گوش و همه اعضا و جوارح خود باشید و دائما متوجه باشید این عملی که می‌خواهید انجام دهید،‌ این سخنی که می‌خواهید بر زبان آورید، این مطلبی که دارید استماع می‌کنید، از نظر شرع چه حکمی دارد؟ این آداب اولی و ظاهری صوم است، اقلا به این آداب ظاهری صوم پابند باشید. اگر دیدید کسی می‌خواهد غیبت کند، جلوگیری کنید و به او بگویید ما متعهد شده‌ایم که در این سی روز رمضان از امور محرمه خودداری ورزیم،‌ و اگر نمی‌توانید او را از غیبت باز دارید، از آن مجلس خارج شوید، ننشینید و گوش کنید. مسلمین باید از شما در امان باشند. کسی که دیگر مسلمانان از دست و زبان و چشم او در امان نباشند، در حقیقت مسلمان نیست، مسلمان ظاهری و صوری می‌باشد،‌ لااله الاالله صوری گفته است. اگر خدای نخواسته خواستید به کسی جسارت کنید،‌ اهانت نمایید، مرتکب غیبت شوید، بدانید که در محضر ربوبی هستید،‌ مهمان خدای متعال می‌باشید و در حضور حق تعالی به بندگان او اسائه ادب می‌کنید،‌ و اهانت به بنده خدا اهانت به خداست. اینان بندگان خدا هستند، خصوصا اگر اهل علم بوده، در صراط علم و تقوا باشند. گاهی می‌بینی که انسان به واسطه این امور به جایی می‌رسد که در وقت مرگ خدا را تکذیب می‌کند! آیات الهی را منکر می‌گردد: "ثم کان عاقبه الذین اساوا السوای ان کذبوا بایات‌الله و کانوا بها یستهزون" این امور بتدریج واقع می‌شود. امروز یک نظر غیرصحیح، فردا یک کلمه غیبت و روز دیگر اهانتی به مسلمان و... کم کم این معاصی در قلب انباشته می‌گردد و قلب را سیاه کرده، انسان را از معرفه‌الله باز می‌دارد، تا به آنجا می‌رسد که همه چیز را انکار کرده، حقایق را تکذیب می‌نماید.

طبق بعضی آیات، به تفسیر برخی از روایات،‌ اعمال انسان به رسول خدا(ص) و ائمه طاهرین(ع)‌عرضه می‌شود و از نظر مبارک آنان می‌گذرد. وقتی که آن حضرت به اعمال شما نظر کنند و ببینند که از خطا و گناه انباشته است، چقدر ناراحت و متأثر می‌گردند؟ نخواهید که رسول خدا ناراحت و متأثر شوند، راضی نشوید که قلب مبارک آن حضرت شکسته و محزون گردد، وقتی آن حضرت مشاهده کند که صفحه اعمال شما مملو از غیبت و تهمت و بدگویی نسبت به مسلمان می‌باشد و تمام توجه شما هم به دنیا و مادیت است و قلوب شما از بغض، حسد، کینه و بدبینی به یکدگیر لبریز شده، ممکن است در حضور خدای تبارک و تعالی و ملائکه‌الله خجل گردد که امت و پیروان او نسبت به نعم‌الهی ناسپاس بوده و اینگونه افسار گسیخته و بی‌پروا به امانات خداوند تبارک و تعالی خیانت می‌کنند. فردی که به انسان مربوط است، اگر چه نوکر انسان باشد، اگر خلافی مرتکب شد، مایة خجلت انسان می‌گردد. شما مربوط به رسول‌الله(ص) هستید، شما با ورود به حوزه‌های علمیه خود رابه فقه اسلام، رسول‌اکرم و قرآن کریم مرتبط ساخته‌اید، اگر عمل زشتی مرتکب شدید، به آن حضرت بر می‌‌خورد، برایشان گران می‌آید، ممکن است خدای نخواسته شما را نفرین کند. راضی نشوید که رسول خدا(ص) و ائمة اطهار - علیهم السلام - نگران و محزون گردند.

قلب انسان مانند آینه، صاف و روشن است و بر اثر توجه فوق‌العاده به دنیا و کثرت معاصی کدر می‌شود، ولی اگر انسان لااقل صوم را برای حق تعالی خالص و بی‌ریا انجام دهد(نمی‌گویم عبادات دیگر خالص نباشد، همة عبادات لازم است خالص و بی ریا انجام گیرد.) این عبادت را که اعراض از شهوات، اجتناب از لذات و انقطاع از غیرخداست در این یک ماه به خوبی انجام دهد، شاید تفضل الهی شامل حال او شده آینه قلبش از سیاهی و کدورت زدوده گردد، و امید است که او را از عالم طبیعت و لذات دنیوی منحرف و منصرف سازد، و آنگاه که می‌خواهد وارد"شب قدر" شود، نوارنیتهایی که در آن شب برای اولیا و مؤمنین حاصل می‌شود به دست آورد.

و جزای چنین روزه‌ای خداست، چنانکه فرموده است:"الصوم لی و انا اجزی به. چیز دیگر نمی‌تواند پاداش چنین روزه‌ای باشد. جنات نعیم در مقابل روزة او بی‌ارزش بوده، نمی‌تواند پاداش آن به حساب آید، ولی اگر بنا باشد که انسان به اسم روزه دهان را از مطعومات ببندد و به غیبت مردم باز کند و شبهای ماه مبارک رمضان - که مجالس شب‌نشینی گرم و دایر بوده - وقت و فرصت بیشتری است، باغیبت، تهمت و اهانت به مسلمانان به سحر انجامد، چیزی عاید او نمی‌شود و اثری بر آن مترتب نمی‌گردد، بلکه چنین روزه‌داری آداب مجلس مهمانی حق را رعایت نکرده، حق ولینعمت خود را ضایع نموده است، ولینعمتی که پیش از آفرینش انسان ، همه گونه وسایل زندگی و آسایش را برای او فراهم کرده، اسباب تکامل را تهیه دیده است، انبیا را برای هدایت فرستاده، کتابهای آسمانی نازل فرموده است، برای رسانیدن انسان به معدن عظمت و نور ابهج قدرت داده، عقل و ادراک عنایت کرده، کرامتها فرموده است و اکنون از بندگانش دعوت به عمل آورده که به مهمانخانه او وارد شده، بر خوان نعمت او بنشینند و شکر و سپاس حضرتش را تاآنجا که از دست و زبان آنان بر می‌آید ادا نمایند. آیا صحیح است که بندگان از خوان نعمت او بهره‌مند گردند، از وسایل و اسباب آسایشی که در اختیار آنان قرارداده، استفاده کند، و یا مولی و میزبان خود مخالفت ورزند و بر ضد او قیام نمایند؟ اسباب و وسایلی که او به آنان ارزانی داشته، علیه او و برخلاف خواست او به کار برند؟ آیا این ناسپاسی و نمک‌ناشناسی نیست که انسان سرسفرة مولای خویش بنشیند و با اعمال و کردار گستاخانه و بی‌ادبانة خود نسبت به میزبان محترم که ولینعمت او می‌باشد اهانت و جسارت کند، کارهایی را که نزد میزبان زشت و قبیح است مرتکب گردد؟

مهمان باید لااقل میزبان را بشناسد و به مقام او معرفت داشته باشد، و به آداب و رسوم مجلس آشنا بوده سعی کند عملی بر خلاف اخلاق و نزاکت از او سر نزد، مهمان خداوند متعال باید به مقام خداوندی حضرت ذی‌الجلال عارف باشد، مقامی که ائمه - علیهم‌السلام - و انبیای بزرگ الهی همیشه دنبال معرفت بیشتر و شناخت کامل آن بوده‌اند و آرزو داشتند که به چنین معدن نور و عظمتی دست یابند، "و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب‌النور فتصل الی معدن العظمه."

ضیافه‌الله همان "معدن عظمت" است، خداوند تبارک و تعالی برای ورود به معدن نور و عظمت از بندگانش دعوت فرموده است، لیکن بنده اگر لایق نباشد نمی‌تواند به چنین مقام باشکوه و مجللی وارد گردد. خداوند تعالی بندگان را به همة خیرات و مبرات و بسیاری از لذات معنوی و روحانی دعوت فرموده است، ولی اگر آنان برای حضور در چنین مقامات عالیه‌ای آمادگی نداشته باشند، نمی‌توانند وارد آن شوند. با آلودگیهای روحی، رذایل اخلاقی، معاصی قلبیه و قالبیه، چگونه می‌توان در محضر ربوبی حضور یافت و در مهمانسرای رب‌الارباب که "معدن‌العظمه"می‌باشد وارد شد؟ لیاقت می‌خواهد، آمادگی لازم است. با روسیاهیها و قلبهای آلوده که به حجابهای ظلمانی پوشیده شده است، این معانی و حقایق روحانی رانمی‌توان درک کرد. باید این حجابها پاره گردد و این پرده‌های تاریک و روشنی که بر قلبها کشیده شده و مانع وصال الی‌الله گردیده کنار رود، تا بتوان در مجلس نورانی و با شکوه الهی وارد شد.

توجه به غیر خدا، انسان را به حجابهای "ظلمانی" و "نورانی" محجوب نماید. کلیة امور دنیوی اگر موجب توجه انسان به دنیا و غفلت از خداوند متعال شود، باعث حجب ظلمانی می‌شود تمام عوالم اجسام حجابهای ظلمانی می‌باشد، و اگر دنیا وسیلة توجه به حق و رسیدن به دار آخرت، که "دارالتشریف" است، باشد، حجابهای ظلمانی به حجب نورانی مبدل می‌گردد، و "کمال‌ انقطاع" آن است که تمام حجب ظلمانی و نورانی پاره و کنار زده شود، تا به مهمانسرای الهی که "معدن عظمت" است بتوان وارد گردید. لهذا در این "مناجات" از خداوند متعال بینایی و نورانیت قلبی طلب می‌کنند، تا بتوانند حجب نورانی را دریده به معدن عظمت برسند: "حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور، فتصل الی معدن العظمه."

ولی کسی که هنوز حجابهای ظلمانی را پاره نکرده، کسی که تمام توجه او به عالم طبیعت است و - العیاذبالله - منحرف عن‌الله می‌باشد، و اصولا از ماورای دنیا و عالم روحانیت بیخبر بوده و منکوس الی‌الطبیعه است، و هیچ گاه در مقام ]این[ برنیامده که خود را تهذیب کند، حرکت و نیروی روحانی و معنوی در خویشتن ایجاد نماید، و پرده‌های سیاهی را که روی قلب او سایه افکنده کنار زند، در اسفل سافلین که آخرین حجب ظلمانی است قرار دارد: :"ثم رددناه اسفل سافلین." در صورتی که خداوند عالم بشر را در عالیترین مرتبه و مقام آفریده است: لقد خلقنا‌الانسان فی احسن تقویم. کسی که از هوای نفس پیروی می‌کند و از روزی که خود را شناخته به غیر عالم ظلمانی طبیعت توجهی ندارد و هیچ گاه فکرنمی‌کند که ممکن است غیر از دنیای آلودة تاریک، جا و منزل دیگری هم وجود داشته باشد، در حجاب ظلمانی فرو رفته، مصداق "اخلد الی‌‌الارض و اتبع هواه" گردیده است. او با آن قلب آلوده و گناهی که در پردة ظلمانی پوشیده شده و روح گرفته‌ای که بر اثر کثرت گناه و معصیت از حق تعالی دور گشته، آن هواپرستیها و دنیا طلبیهایی که عقل و چشم حقیقت بین او را کور کرده است، نمی‌تواند از حجابهای ظلمانی برهد، چه رسد اینکه حجب نورانی را پاره کرده ، انقطاع الی‌الله حاصل نماید. او خیلی معتقد باشد که مقام اولیای خدا را منکر نشود، عوالم برزخ، صراط، معاد، قیامت، حساب، کتاب، بهشت و جهنم را افسانه نخواند. انسان بر اثر معاصی و دلبستگی به دنیا بتدریج این حقایق را منکر می‌گردد، مقامات اولیا را انکار می‌کند..."

گاهی می‌بینی که به این واقعیات علم دارد، لیکن ایمان ندارد. مرده‌شوی از مرده نمی‌ترسد، زیرا یقین دارد که مرده قدرت اذیت و آزار ندارد، آن وقت که زنده بود و روح در بدن داشت، کاری از او ساخته نبود چه رسد اکنون که قالب تهی کرده است، ولی آنان که از مرده می‌ترسند برای این است که به این حقیقت ایمان ندارند. فقط علم دارند. به خدا و روز جزا عالمند، ولی یقین ندارند، از آنچه عقل درک کرده، قلب بیخبر است. (منبع: جهاد اکبر، ص33-23)

*روزه فقط خود‌داری و امساک از خوردن و آشامیدن نمی‌باشد، از معاصی هم باید خودداری کرد

* از هم اکنون بنا بگذارید که زبان از غیبت، تهمت، بدگویی و دروغ نگه داشته، کینه، حسد و دیگر صفات زشت شیطانی را از دل بیرون کنید

* شما در این ماه شریف به ضیافت حق تعالی دعوت شده‌اید. خود را برای مهمانی با شکوه حضرت حق آماده سازید

* کسی که بخواهد روزه ماه مبارک رمضان را با آن آدابی که از او خواسته‌اند انجام دهد، لازم است انقطاع کامل داشته باشد تا بتواند مراسم و آداب مسلمانی را به جا آورد و به مقام میزبانی تا آنجا که ممکن است عارف گردد

* معاصی ، در قلب انباشته می‌گردد و قلب را سیاه می‌کند و انسان را از معرفت خدا باز می‌ دارد

* اگر خدای نخواسته خواستید به کسی جسارت کنید، اهانت نمایید، مرتکب غیبت شوید، بدانید که در محضر ربوبی هستید