سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقام عشق

نظر

درآمد
اواخر سال گذشته لوح فشرده‌ای با عنوان "ظهور بسیار نزدیک است" وارد بازار شد و با حجمی زیاد و به صورت رایگان دست به دست گشت.
این مستند جنجالی همان‌گونه که از اسم آن پیداست، بیانگر بسیار نزدیک بودن ظهور امام زمان‌(عج) و تطبیق نشانه‌های ظهور بر مصادیق مطرح شده در روایات بوده است. این مستند از آنجا که به موضوع حساس مهدویت و تطبیق مصادیق عصر ظهور با برخی از چهره‌های سیاسی و معنوی حال حاضر پرداخت، به سرعت بر سر زبان‌ها افتاد و بحث‌های گوناگونی را دامن زد.
موضع‌گیری مراجع
مراجع عظام تقلید و مراکز علمی و پژوهشی حوزه و دانشگاه، به این مستند واکنش سریع نشان دادند. بزرگان حوزه به این مستند خوشبین نبودند تا جایی که آیت‌الله مکارم شیرازی توزیع گسترده و رایگان آن را مشکوک عنوان کرد و فرمود: "اگرچه ممکن است برخی از جوان‌ها به عشق امام زمان(عج) این کار را انجام دهند و خودشان هم متوجه دست‌های پشت پرده نباشند، اما این کارها باعث می‌شود تا مردم امام زمان(عج) و ظهور را موهوم تصور کنند؛ زیرا وقتی شما تطبیق انجام دهید اگر این تطبیق درست نباشد به اعتقادات مردم آسیب خواهد زد." ابراز نگرانی حضرت آیت‌الله سیستانی نیز در این باره قابل توجه بود. ایشان جریانات انحرافی تعیین وقت و تطبیق اشخاص و دست‌های پشت پرده این جریانات را نگران کننده توصیف کرد و فرمود: "توقیت‌ها و تطبیق‌ها برای نزدیک بودن ظهور حضرت حجت(عج) بسیار نگران‌کننده است و این مطالب عقاید مردم را هدف گرفته و باعث تضعیف اعتقادات جامعه می‌شود."
موضع مرکز تخصصی مهدویت حوزه
در این بین مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم با برگزاری جلسات نقد و بررسی، مصاحبه‌های علمی و اطلاع‌رسانی، این مستند را از اساس به چالش کشید. حجت‌الاسلام والمسلمین مجتبی کلباسی، مدیر مرکز در این باره گفت: ما امروز وظیفه داریم وقتی بدعت‌ها آشکار می‌شود در مقابل آن اقدام کنیم؛ از این رو احساس وظیفه کردیم در مقابل این جریان، نکات راهبردی و ضوابط علمی را اعلام کنیم. وی گفت: در این نرم‌افزار به اوصاف شعیب بن‌صالح تکیه شده است در حالی که در این مورد مطلب قابل اعتنایی در روایات شیعه و اهل سنت نداریم؛ چنانکه در این نرم‌افزار اظهار کرده‌اند شعیب از ری قیام خواهد کرد، در حالی که پیرامون این مطلب حتی یک روایت هم نداریم! حداکثر مطلبی که در این باره در روایات اسلامی موجود است، سخنان حسن بصری است که علاوه بر اینکه سخن معصوم نیست و قابلیت استناد ندارد، در کتب اهل سنت آمده و اهل سنت هم در بارة آن داوری به ضعف کرده‌اند!
استاد کلباسی ادامه داد: باید تاکید کنیم که مطالب این مستند یا اصلاً دلیل ندارد و یا دلیلی معتبر ندارد و در کتاب غیبت شیخ‌طوسی که از بزرگان شیعه است محل خروج شعیب، سمرقند معرفی شده است.
متأسفانه تهیه کنندگان این مجموعه به جای استناد به کتب روایی و منابع متقن دینی، می‌کوشند دلایلی اقامه کنند که فاقد اعتبار است. استناد به این مطالب که "صد و سی هزار سایت اینترنتی، آقای رییس جمهور را به عنوان شعیب بن صالح معرفی کرده‌اند و این نشان از الهامی الهی است"! از جمله دلایل سخیف این گروه است. کارگردان این مجموعه پیش از دستگیری، به اشخاصی اشاره نمود که از طرفداران مطالب این مستند شناخته می‌شوند؛ اما اکثر قریب به اتفاق آن اشخاص این ادعا را تکذیب کردند؛ از جمله حجت‌الاسلام پناهیان بیان داشت: من در سخنرانی خود به قواعد ظهور پرداخته بودم نه علائم ظهور؛ اما با بریده شدن این فراز از سخنرانی من، مطلب به گونه دیگری منعکس شده است؛ علاوه بر اینکه مطالب بیان شده فاقد دلیل و مدرک است و دلایل سستی انتخاب شده است.
در این نرم‌افزار برای اثبات شعیب بن صالح بودن آقای رییس جمهور به بنر تبلیغاتی کنار خیابان و یا شعار‌های "یا مهدی" مستقبلین از ایشان در لبنان استناد شده است! که آقای سیرجانی کارگردان این مجموعه جواب داد ما می‌خواسیتم جو عمومی لبنان را بگوئیم که در ادامه یکی از منتقدان این مستند پاسخ گفت: آیا افکار عمومی دلیلی بر یک مطلب واقعی است؟!
وظیفة ما چیست؟
در این باره، توجه به نکات راهبردی و ضوابط علمی برای شناخت جریان‌های اصیل از منحرف در بحث مهدویت، وظیفه ماست. به این بهانه، تلخیص متن بررسی مکتوب مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم، تقدیم می‌شود:
1. توجه به محکمات دین
در مکتب شیعه و تفکر ناب مهدویت، محکمات و مسلماتی وجود دارد که مردم با تأسی و عمل به آن‌ها، از تأویل و توجیه و حدس و گمان‌های نابه‌جا، بی‏نیاز می‌شوند. از جمله آن‌ها لزوم تبعیت از علماء در عصر غیبت و ولیّ فقیه در صورت تشکیل حکومت اسلامی است. لزوم تبعیت، شامل امور متعدد به ویژه حوادث اجتماعی می‌شود. بنابراین بر همة ما لازم است در جهت‌گیری‌ها و اظهار نظرها، توجه به علما داشته باشیم و همراه آنان حرکت کنیم نه جلوتر...
2. توجه به منابع روایی و اعتبار روایات
مباحث مهدوی مانند سایر معارف دینی از پشتوانه عقلی و نقلی برخوردار است؛ و معارف نقلی نیز شامل آیات قرآن و روایات می‌باشد. همانگونه که در سایر معارف دینی، روایاتی ضعیف و غیر قابل استناد وجود دارد و علما با تلاش علمی خود، اینگونه احادیث را از احادیث صحیح جدا می‌کنند، در بحث مهدویت نیز، روایات ضعیف و غیر قابل اعتباری وجود دارد که محتاج پالایش هستند و کسی حق ندارد این روایات را بدون توجه به ضعف سند و اشکال در محتوا و متن، دست‌مایة حرف‌های خود قرار دهد و فضای فکری جامعه را دچار تشویش کند.
3. علم رجال و اهمیت بررسی اسناد روایات
از کارهای بسیار مهمی که فقها در راستای فهم صحیح معارف و احکام دین انجام می‌دهند بررسی سند روایات می‌باشد؛ که به علت اهمیت آن، علم رجال شکل گرفت. هیچ فقیهی به خود اجازه نمی‌دهد بدون توجه به سند، روایتی را پذیرفته و بر طبق آن فتوا دهد. بر این اساس، آیا می‌توان پذیرفت که علم رجال در احکام فرعی رعایت شود ولی در مباحث مهمی مانند مباحث مهدویت که عموم مردم به آن حساسیت داشته و واکنش نشان می‌دهند فراموش شود؟! و یا هر حرفی از هرکسی نقل شد، مورد پذیرش واقع گردد؟! و عده‌ای غیر متخصص به خود اجازه دهند با استفاده از هر حدیثی، هر چند ضعیف، با عقاید و احساسات مردم بازی کنند؟!
4. شخصیت برجسته رهبر معظم انقلاب
رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در قلة علم و عمل، تقوا و درایت، شجاعت و زمان‌شناسی می‌باشد. کمالات ایشان بر همگان روشن است و برای بیان عظمت و بزرگی ایشان هیچ نیازی نیست تا بخواهیم او را بر کسی تطبیق دهیم. مردم ایران رهبر عظیم‌الشأن خود را به خاطر ویژگی‌های برجسته ایشان دوست دارند و علما برایشان کمال احترام قائلند.
بنابراین آیا معرفی مقام‌معظم رهبری به عنوان سید خراسانی و القای این مطلب که ایشان با سکوت خود مؤیّد این نظر هستند خیانتی بزرگ به ایشان محسوب نمی‌شود؟! آیا هر سکوتی نشانه رضایت است؟! آیا گاهی سکوت نشانه بی‌ارزش بودن موضوع نیست؟ و آیا در همه موارد شخص معظم‌له باید موضع‌گیری کنند؟!
5. تقسیم‌بندی علایم
علایم ظهور با توجه به روایات، به علایم حتمی و غیر حتمی تقسیم می‌شوند. از عنوان علامت غیر حتمی روشن است که ممکن است تحقق پیدا نکند. وقتی خود ائمه(ع) علامتی را غیر‌حتمی معرفی می‌کنند دلیلی ندارد این‌گونه علایم، پررنگ نشان داده شوند و به گونه‌ای ارائه گردند که گویا باید باشند و اکنون نیز می‌باشند.
6. علت وجود علایم برای انقلاب امام زمان(عج)
از علت‏های اصلی وجود علایم برای پدیده انقلاب بزرگ امام مهدی‌(عج) آن است که انسان‏ها با توجه به آن علایم بتوانند مدعیان دروغین را شناسایی کنند و از آن‌ها فاصله بگیرند؛ نه اینکه افرادی بخواهند با برخی تحلیل‌های نا به جا و غیر منطقی علائمی را ثابت شده و اتفاق افتاده تلقین کنند و به دنبال امام(عج) بگردند و آمدنش را در دوره زمانی خاص، قطعی جلوه دهند.
7. توقیت و تعیین وقت
از هشدارهای جدّی ائمه معصومین(ع) در مسئله مهدویت بحث توقیت و تعیین وقت برای ظهور است. در روایات متعدد، از وجود تعیین کنندگان وقت، یاد شده و آنان دروغگو و کذاب معرفی شده‌اند. در روایتی از امام باقر(ع) سؤال شد: آیا ظهور صاحب‌الزمان وقت معینى دارد؟ حضرت در جواب فرمود: "کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ کَذَبَ الْوَقَّاتُون‏."1 از امام جواد(ع) نقل شده است: "إِنَّ لَهُ غَیْبَةً یَکْثُرُ أَیَّامُهَا وَ یَطُولُ أَمَدُهَا فَیَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ یُنْکِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ یَسْتَهْزِئُ بِهِ الْجَاحِدُونَ وَ یَکْذِبُ فِیهَا الْوَقَّاتُونَ وَ یَهْلِکُ فِیهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ یَنْجُو فِیهَا الْمُسْلِمُون‏؛2 براى او غیبتی طولانی است که علاقمندان، منتظر ظهورش خواهند بود، و آن‌ها که تردید دارند انکار می‌کنند و مخالفین، آن را به باد مسخره می‌گیرند! کسانى که وقت ظهور را تعیین می‌کنند دروغگو می‌باشند و آنان که در این باره شتاب می‌نمایند به هلاکت می‌رسند و آن‌ها که در مقام تسلیم هستند رستگار می‌شوند." اسحاق بن‌ یعقوب روایت مى‏کند که توقیعى به دست محمد بن عثمان از ناحیة مقدسه امام زمان(عج) در جواب سؤالات من صادر گشت که از جمله نوشته بود: "وَأَمَّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَى اللَّهِ وَ کَذَبَ الْوَقَّاتُون‏؛3 ظهور فرج موکول به خواست خداست و کسانى که وقت آن را تعیین مى‏کنند دروغ مى‏گویند".
تعیین وقت، هم شامل تعیین وقت قطعی می‌شود؛ مانند اینکه کسی بگوید ظهور در فلان سال است، و هم شامل تعیین وقت به صورت بیان یک دوره زمانی می‌باشد؛ به گونه‌ای که دوره زمانی خاصی اراده و فهمیده شود. همچنین توقیت می‌تواند به صورت تصریح به زمان ظهور باشد و هم به شکل اشاره و تصریح به وقوع برخی علایمی که متصل به ظهور هستند.
8. مسئله بداء
یکی از عقاید و باورهای شیعه مسئله "بداء" است، به‌این معنا که مقدرات و اموری که قرار بود اتفاق بیفتد به علت تغییر شرایط، تحقق پیدا نکند، و یا زمان آن تغییر کند و به آینده موکول شود، و یا در جزئیات آن تغییراتی صورت بگیرد. امر بداء هرچند در اصل ظهور امام زمان(عج) واقع نمی‏شود زیرا این وعدة حتمی خداوند است، ولی در علایم و حوادث مربوط به آن امکان دارد جاری شود؛ لذا ممکن است علامتی رخ ندهد و یا با تغییر شرایط، زمان و یا برخی جزئیات آن تغییر کند.
9. تطبیق علایم
از معضلاتی که فرهنگ ناب مهدویت را دچار آسیب می‌کند بحث "تطبیق" است؛ یعنی مطابقت دادن علایم با حوادث خارجی. تطبیق قطعی تقریباً غیر ممکن است زیرا ما علم کافی نداریم. امّا تطبیق احتمالی ممکن است؛ آن هم توسط افرادی که متخصص در فن بوده و جوانب کار را کاملاً می‌سنجند. مرجع در اینگونه امور، علمای راستین هستند که اظهار نظر آن‌ها مورد توجه است.
مسئله مهمی که نباید فراموش شود پیامد خطا در تطبیق و عدم تحقق ظهور است. به راستی چه کسی می‌تواند از آینده افراد خبر دهد؟ مگر در تاریخ انقلاب اسلامی شاهد ریزش‌ها و رویش‌های متعدد نبوده و نیستیم؟! و به راستی اگر زمان گذشت و افرادی از مصادیق ذکر شده در اینگونه فیلم‌ها از دنیا رفتند و یا در موردشان اتفاقاتی افتاد و آن‌ها از صحنه ارزش‌ها خارج شدند و امام(عج) نیز ظهور نکردند چه باید گفت؟! جواب پرسش‌ها را چگونه باید داد؟! شک و تردیدها را چگونه باید زدود؟!
10. مدعیان دروغین
مهدویت و فروعات آن مانند برخی از مسائل دیگر دینی همچون نبوت، گرفتار مدعیان دروغین شده است. همانگونه که در طول تاریخ افرادی به دروغ ادعای نبوت کردند و با ترویج افکار و دستورات باطل، برخی انسان‏ها را دچار انحراف کردند، همچنین کسانی ادعای مهدویت کردند ـ مانند "مهدی سودانی" و "سید علی محمد باب" (مؤسس فرقه ضاله بابیه) ـ و یا خود را مصداق برخی علائم ظهور دانستند مانند فردی به نام علی بن عبدالله معروف به "ابوالعمیطر" در سال 195ق.
11. علامت سازی
به نظر می‌آید تطبیق برخی افراد که در روایات از آنان یاد شده به برخی شخصیت‌هایی که در زمان حاضر وجود دارند، نوعی علامت‌سازی است که منشأ آمریکایی و اسرائیلی دارد. آنان بودند که اینگونه تطبیق‌ها را ابتدا مطرح کردند و برخی افراد در جامعة ما نیز از روی بی‌دقتی به آن دامن زدند. لازم است کمی تأمل شود، آیا این کار نوعی علامت‌سازی نیست؟
باید توجه داشت برخی افراطیون مسیحی و یهودی که از آنان به صهیونیسم مسیحی"اوانجلیست‏ها" یاد می‌شود اینگونه تلقین می‌کنند که ما باید زمینه را برای آمدن مسیح موعود فراهم کنیم. آنها معتقدند که ما باید جنگ "آرماگدون" را ایجاد کنیم تا او بیاید؛ زیرا آمدن مسیح موعود متوقف به تحقق آن است. آیا آنچه برخی افراد در کشور ما انجام می‌دهند به نوعی حرکت در مسیر خواست دشمنان نیست؟!
12. وظیفة ما چیست؟
آیا نباید به خود آئیم و فرمان امام زمان(عج) را به روی چشم قرار دهیم که "وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا"4 و به علما رجوع کنیم و نظر آنان و در رأسشان ولی فقیه را سرلوحه کارهای خود قرار دهیم؟ چرا ما در هر کاری به متخصص آن فنّ مراجعه می‌کنیم ولی در مسائل دینی ـ که پیامبران بزرگ الهی به ویژه خاتم انبیاء و ائمه معصومین(ع) برای حفظ آن حتی جان خود را فدا کردند ـ به خود اجازه می‌دهیم شجاعانه اظهار نظر کنیم؟! چرا مباحث دینی باید بازیچه برخی افراد غافل یا مغرض قرار گیرد؟ پس باید به خود آییم و وظیفه خود را انجام دهیم.

پی‌نوشت‌ها:
<DOC END>
تهیه و تنظیم: ماهنامه معارف

1. الکافی، ج1، ص368، ح5، باب کراهیة التوقیت.
2. بحارالانوار، ج51، ص157، ح5.
3. همان، ج53، ص180، ح10.
4. همان.


گذری بر مختارو نظری بر "مختارنامه"
سید غلامحسن خاکزاد شاهاندشتی

شخصیت شناسی مختار
مختار بن ابی‌عبید بن مسعود بن عمرو بن عوف1 از قبیله قسی و ثقیف از اعراب منطقه طایف بود؛ و کنیه او ابواسحاق،2و لقب او کیسان3 به معنای زیرک و تیزهوش4. بعضی هم نام یکی از مشاوران و دوستان مختار را کیسان می‌دانند که نام او، لقب مختار شد.5 ابوعبید پدر مختار یکی از فرماندهان دلیری بود که در جنگهای مسلمانان، فرماندهی قسمتی از سپاهیان را به عهده داشت،6 و عاقبت در جنگ "یوم جسر" در کنار پل دجله در مبارزه‌ای با نیروهای فارس، شهید شد.7 عموی مختار، سعدبن مسعود ثقفی، از شخصیتهای بارز صدر اسلام و از صحاب? عظیمالشأن پیامبر(ص) بود.8 ابن اثیر میگوید: در جنگ صفین، امیرالمؤمنین(ع) او را فرماند? طایف? قیس و عبدالقیس کرد پس از شهادت امام علی(ع) امام حسن(ع) وی را در مقام خود تثبیت کرد و والی مدائن بود تا زمانی که جریان صلح تحمیلی و کنار رفتن امام حسن(ع) از صحنه سیاست پیش آمد.9
مختار از مشهورترین شخصیت‌های عرب تاریخ اسلام است. مردی خوش فهم، باهوش، روانشناس و       جامعه شناس دقیقی بود که کاملاً بر شیوهها و عوامل تبلیغ و حرکت دادن و به جنبش آوردن جامعه آگاهی داشت و توانست حرکت تبلیغی را به حرکت مصلحانه تبدیل کند10.
وی مردی عابد بود؛ چنانکه گفته‌اند روزها را روزه می‌گرفت و شبها را به عبادت و نماز میگذراند.11 به شکرانه کشتن قاتلین امام حسین(ع) نیز روزه میگرفت؛ چنانکه پس از کشتن حرمله قاتل طفل شیرخوار       سید الشهداء(ع) از اسب پیاده شد و دو رکعت نماز خواند و سجدهای طولانی به جای آورد.12
دیدگاه  ائمه(ع)درباره مختار
اخبار و روایات وارده در بار? مختار، بر دو قسم است: الف)اخبار مدح و ستایش او  ب)اخبار مذمت او؛ اما اخبار مدح، قویتر و بهتر است. آیتالله خویی هم? روایاتی که در ذم اوست را رد میکند.13 به عنوان مثال در روایتی آمده است که مختار به عموی خود سعدبن مسعود ثقفی والی مدائن در زمان صلح تحمیلی، پیشنهاد خطرناکی داد که خوب است امام حسن(ع) را تحویل دهیم تا از این رهگذر به پول و مقامی برسیم!! اما سعد عموی مختار جواب تندی به او داد: قَبَّحَ اللهُ فی رَأیکَ. آیتالله خویی این روایت را مرسله و غیر قابل اعتماد میداند14 و علام? محقق محمدباقر محمودی در پاورقی انسابالاشراف میگوید: این حدیث را اهل سنت نقل کردهاند15 ولی برای شیعیان ثابت نشده است. اما به هر حال آنچه ثبت است این می‌باشد که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: "سیقتل ولدی الحسین و سیخرج غلامٌ من ثقیف و یقتل من الذین ظلموا ثلثمائة و ثلثة و ثمانین الف رجل".16 امام حسین(ع) نیز فرمود: "سلّط علیهم غلام ثقیف کاسا مصبرة و لا یدع فیهم احداً الا قتله، قتلة یقتله و ضربة یضربه، ینتقم لی و لاولادی و اهل بیتی17". امام سجاد(ع)هدایای مختار را پذیرفت.18 امام باقر(ع) نزد پسر مختار از مختار تعریف کرده و فرمود: "رحمالله اباک، رحمالله اباک ما ترک لنا حقاً عند احدٍ الّا طلبه قتل قتلتنا و طلب بدمائنا19". و نیز امام صادق(ع)فرموده است: "(بعدازعاشورا) زنی از زنان ما (بنیهاشم) آرایش نکرد تا زمانی که مختار، سر ابنزیاد و عمرسعد را برای ما (به مدینه) فرستاد".20
رابط? مختار با محمد حنفیه رابط? خوبی بود و برخی بر این باورند که شاید رهبر معنوی قیام مختار نیز او باشد. اما گروهی دیگر می‌گویند که محمد حنفیه واسط? مختار با امام سجاد(ع)بوده است.21علامه ابننما و آیتالله خویی به صراحت میفرمایند: از ظاهر بعضی روایات به دست میآید که قیام مختار به اذن امام سجاد(ع) صورت گرفت.22 در مجموع بسیاری از علماء بر حسن عقیده و درستی کار مختار با استفاده از روایات تأکید ورزیدهاند.23
قیام مختار
مسلمبن عقیل فرستاده امام حسین(ع) به کوفه، ابتدا به منزل مختار وارد شد و مختار مقدم ایشان را گرامی داشت.24 مختار بعد از دستگیری مسلم خارج از کوفه بود، با دوستان و بستگانش به سمت کوفه حرکت کرد. وی داخل کوفه دستگیر شد و ابنزیاد او را به زندان انداخت. مسلم کشته شد و مختار در زمان حادث? کربلا در زندان بود. وی سپس به سفارش عبداللهبن عمر شوهر صفیه خواهر خود از زندان آزاد شد.25
مختار از کوفه خارج شد و به سمت حجاز رفت تا بتواند برای خود نیرو جمع کند که ابن زبیر در حجاز ادعای خلافت کرد. ابن ابیالحدید میگوید: بزرگترین آرزوی عبدالله بن زبیر رسیدن به قدرت و حکومت بود.26  او خود را "العائذ بیت الله" پناهند? خان? خدا لقب داد و برای جلب مردم و عوامفریبی، دنیا را برای دنیا ترک کرد تا جایی که نمازها و روزههای او ضربالمثل شده بود.27 مختار در مکه با ابن زبیر ملاقات کرد و به شرط این که اگر خلافت ابن زبیر پا گرفت، او را به بالاترین پست منصوب کند، مختار با او بیعت کرد.
مختار با ابن زبیر همراه شد، اما هنگامی که دریافت او مرد درستی نیست از او جدا شد و به کوفه رفت28 و با قافل? خود عازم عراق شد.29 ابنزبیر هم بعد از خلافت کین? خویش نسبت به اهل بیت(ع) را آشکار ساخت.30 او به صراحت میگفت: دلم نمیخواهد یک لحظه خاندان پیامبر را شاد ببینم، به خدا قسم تصمیم دارم آنها را     یکجا جمع کنم و همهشان را زنده زنده در آتش بسوزانم.31
به هر حال، مختار به سمت مردم کوفه آمد و گفت: من برای اقام? شعار اهل بیت(ع) و زنده کردن مرام آنان و گرفتن انتقام خون شهیدان به سوی شما آمدهام.32 و نیز به سران شیع? مدینه گفت: مرا در جنگ با قاتلان     اهلبیت(ع) و برای خونخواهی حسین(ع)یاری کنید.33
سریال "مختارنامه"
یکی از ژانرهای مورد علاقه و مخاطب پسند سینما را میتوان ژانر "درامتاریخی" دانست که دارای تاثیرگذاری فراوان است؛ و داوود میرباقری کارگردان سریال "مختارنامه" ید طولائی در این نوع اثر دارد. میرباقری را با سریال‌های "امام علی(ع)"، "مسافری از ری"، "معصومیت از دست رفته" و "رعنا" میشناسیم. سریال مختارنامه پروژه جدید اوست که در مجموع توانسته است مخاطبان فراوانی پیدا کند. این کارگردان در سریال امام علی(ع) نیز توانسته بود عملکرد نسبتاً خوبی را بهجای بگذارد؛ موسیقی فیلم، بازی بازیگرانی چون داریوش ارجمند در نقش مالک اشتر، جزو کارهای ماندگار او به حساب میآیند. اما سریال مختارنامه با این حجم از تدارکات و هزینه‌های میلیاردی، باید قویتر از آثار گذشته او باشد.34

جلوه‌های قابل تحسین "مختارنامه"
از صحنه‌های ویژه سریال "مختارنامه" می‌توان به مسلمین متظاهر اشاره کرد که در دار‌الحکومه جهت قبله را می‌پرسیدند!! واقعاً کدام طرف است؟! یعنی حاکمان آن دوره در کوفه و شام همه اهل نماز جماعت بودهاند      به گونهای که در جایی غیر مسجد نماز نمیخواندند، به همین دلیل نمی‌‌دانستند در دار‌الحکومه قبله کدام طرف است!!
صحنه بازگشت اسب بی‌صاحب و یا صحنه‌ای که لشکر  ابن‌زیاد با پرچم لااله الاالله با سپاه امام حسین(ع) می‌جنگند، بسیار پرمحتوا و جالب است. در این میان بازی خوب زنجان‌پور در نقش عموی مختار، داود رشیدی در نقش حاکم کوفه، و البته بازی زیبای رضا کیانیان در نقش ابن‌زبیر ستودنی است.
صحنه‌های کعبه و حجاج و آتش کشیده شدن پرده کعبه و تصاویر کعبه سوخته شده همراه با لبیکی که همزمان پخش می‌شد35، و نمای سوزاندن بنی‌هاشم  توسط  ابن‌زبیر، اگر چه دلآزارند اما قابل فراموشی نیستند.

نکات قابل تأمل "مختارنامه"
شاید یکی از دلایل برخی ضعف‌های سریال مختارنامه این باشد که نه تنها میرباقری بلکه کمتر کارگردان ایرانی تا به حال در این سطح و با این کمیت و کیفیت کار کرده است.36
اما در مجموع، می‌توان با دیدن تقریباً پانزده قسمت از این سریال، نویسنده و کارگردان این مجموعه را با انتقادات جدی روبرو کرد، که در این مجال اندک تنها سه عنوان از آنها را برمی‌شماریم:
1. جعده همسر امام حسن(ع) در مقابل مختار چنان استدلال می‌کند که گویا او از زمانه‌شناسان روزگار است! اما معلوم نشد پس چرا امام(ع) را مسموم کرد؟! برای بیننده این تناقض باقی ماند که جعده با این تدبیر چگونه فریب خورد؟
در همان قسمت، جعده، امام حسن(ع) را با اسم کوچک "حسن" خطاب می‌کند!! در حالی که در فرهنگ عرب هنوز مرسوم است که یکدیگر را با کنیه یا لقب خاص خطاب می‌کنند؛ و البته در فرهنگ خاندان هاشمی صدر اسلام، این نکات به دقت بیشتری رعایت می‌شد، چرا که ایشان الگوی حسنه امّت بودند. البته این توجیه چندان قانع کننده‌ای نیست که یکی از نویسنده‌های سریال بگوید ما سعی کردیم تا حدودی از زبان امروزی تلفیق شده از زبان قدیمی استفاده کنیم تا شخصیت‌های سریال با زبان امروزی تکلم کنند!37 باید به این نویسنده سریال یادآور شد که آیا لوطی‌گری و داش‌مشتی‌گری، همان زبان امروزی است؟! در بعضی مواقع این لوطی‌گری‌ها وزان کار را تحت تأثیر منفی قرار داده و بیننده ناخودآگاه خود را در فضای فیلم فارسی دهه چهل و پنجاه و شوخی‌های لاله‌زاری می‌دید!
باید به همین دو قسمت روزگار امام حسن(ع) در این سریال ـ که از ضعیف‌ترین و حاشیه‌دارترین قسمت‌های این مجموعه بود ـ برخورد سطحی و گذرا به موضوع جریانات پیچیده دوران امام حسن(ع) را اضافه کرد و صحنه به تصویر کشیده شدن تلوتلو خوردن امام المسلمین حضرت حسن بن علی(ع) بر روی اسب بر اثر زخم و جراحت را تأسف‌بار دانست؛ علیکم بالعزّه.
2. خبط و خطای دیگر نویسنده آن است که در یکی از قسمت‌ها، مسلم در جواب ابن‌زیاد که از او پرسید: آیا این حدیث که پیامبران از خود چیزی به ارث نمی‌گزارند را شنیده‌ای؟ مسلم می‌گوید: من هم  این حدیث را شنیده‌ام(!!) در حالی که مجعول و موضوع بودن این حدیث از اوضح واضحات است که نه با مستندات تاریخی می‌خواند و نه با قرآن و دیگر احادیث پیامبر قابل تطبیق است.
قرآن می فرماید:"وَ وَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ38" و سلیمان وارث داوود شد. و نیز از قول حضرت زکریا نقل مى‌کند: "وَإِنّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِنْ وَرَائِی وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا * یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آَلِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا".39
در منابع اهل سنت آمده است، از جمله بخاری در صحیح خود می‌نویسد: عَنْ أَبِى هُرَیْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) قَالَ: "لاَ یَقْتَسِمُ وَرَثَتِى دِینَارًا، مَا تَرَکْتُ بَعْدَ نَفَقَةِ نِسَائِى وَمُؤْنَةِ عَامِلِى فَهْوَ صَدَقَةٌ"40 یعنی رسولخدا(ص) وصیت نمود "آنچه پس از نفقه همسرانم باقى مى‌ماند، صدقه است"، نه این که تمام آنچه پس از من باقى مى‌ماند، صدقه است!
گفتنی است خلیفه اول و دوم و سوم نیز بر خلاف روایت منقول در "مختارنامه" عمل نموده‌اند. همچنین پس از رحلت پیامبر(ص)، لباس وی نزد همسرش عایشه بود و انس بن مالک نیز، کفش‌ها و ظرف‌های طعام پیامبر(ص) را نزد خود داشت. خلیفه دوم نیز صدقات مدینه را که جزو اموال نبوی به شمار می‌رفت به امیرمومنان(ع) و عباس باز‌گردانید. همین‌طور اموال خیبر را میان همسران پیامبر تقسیم کرد. عثمان نیز در طول حکومت خود بارها بر خلاف این روایت عمل کرد که بخشش فدک و غنایم آفریقا به مروان، نمونه‌ای از آن است.41
اما سایت رسمی "مختارنامه" چاره‌ای نداشت جز این که در پاسخ به این انتقاد، پذیرفت که این حدیث "ساختگی" است و هیچ سند و اعتباری ندارد؛ اما متأسفانه دست به توجیهی مضحک زد و نوشت که مسلم فقط می‌گوید آن را شنیده‌ام، و شنیدن مسلم دلیلی بر صحت این حدیث نیست!!
3. حواشی ایجاد شده پس از پخش چند قسمت اخیر، به ویژه درباره نحوه به تصویر کشیدن تمثال حضرت ابوالفضل(ع) و انتقاد مراجع بزرگوار به این امر، در وهله نخست عوامل سازنده کار و در رأس آنها تهیه‌کننده و کارگردان را تحت تأثیر قرار داد. داستان از این قرار بود که مردم و رسانه‌ها می‌پرسیدند: "آیا می‌شود  چهره اهل بیت(ع)را نشان داد؟"
میرباقری کارگردان"مختارنامه" در مصاحبه‌ای در پاسخ به برخی از این حواشی می‌گوید: "مهم‌ترین پلان واقعه کربلا، زمانی است که حضرت ابوالفضل(ع) کنار رود علقمه می‌آید و من چهار ساعت روی این تصویر کار کردم؛ چرا که برایم بسیار مهم بود که چقدر به آن روح حماسی نزدیک شده‌ام، و این سخت‌ترین بخش‌های کار بود. وی اضافه کرد: در این مجموعه توانستیم 50 دقیقه به موضوع حادثه عاشورا بپردازیم آن هم در سه مقطع مختلف از جمله داستان حضرت عباس(ع)، سپس وهب و زهیر بن قین را در بر می‌گیرد و با توجه به ارتباط شخصیت مختار با حادثه کربلا، تلاش کردیم که سری نیز به داستان قاتلین امام حسین(ع) بزنیم و از اینکه مختارنامه به واقعه کربلا متبرک شد، خوشحالیم."
اما پرسش اساسی و انتقاد جدّی این است که آیا بهتر نبود پیش از ساخت این صحنه‌ها و متمرکز شدن بر چگونگی تاثیرگذاری حسی بر مخاطب، نخست تأیید کتبی مراجع معظم تقلید مبنی بر این کار و یا چند و چون آن اخذ می‌شد؟! به راستی فلسفه وجودی و وظیفه قانونی مشاوران مذهبی این سریال، چه بود؟! ضمناً ما خاطرات خوبی را در این رابطه از برخی سریال‌های مذهبی قبلی مانند "ولایت عشق" نداریم. هنوز یادمان نرفته است که گوینده نقش امام رضا(ع)، عبارات عربی را به خوبی تلفظ نمیکرد!!
پی‌نوشت‌ها:
<DOC END>

برگرفته از نشریه معارف شماره 82.

.1  بلاذری،  انساب الاشراف، ج 5، ص214.
.2 تاریخ طبری ج6ص 7.الکامل ابن اثیر ج 4ص22.
.3 رجال کشی ص  128 صحاح جوهری ج 2   ص 970.
4. المنجد کلمه کیس.
.5 رجال کشی ص  128.
6. ابن اثیر  الکامل، ج 2 ،ص 433 ، مسعودی، مروج الذهب، ج 2 ،ص 315.
7.  مسعودی،  مرو ج الذهب، ج 2 ،ص 315-  317.
8. محسن امین، اعیان الشیعه، ج 7، ص 230.
9. نجاشی، رجال نجاشی، ص 12، کلم?ابراهیم بن محمدثقفی.
10. باقر القرشی، حیاه امام حسین(ع)، ص 45.
11. مسعودی ، مروج الذهب  ج 3  ص 107.
12. مجلسی، بحار الانوار، ج 45، ص  333.
13. آیت الله خوئی، معجم الرجال الحدیث،، ج 18، ص 94.
.14آیت الله خویی، معجم الرجال، ج 18، ص 97.
15. بلاذری، انساب الاشراف، ج3، ص 36.
16. مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعه، ص 504؛تفسیر منسوب الی الامام الحسن العسکری.
17.مجلسی،  بحارالانوار، ج 45، ص 10.
18. شیخ صدوق،  امالی، ص 335 مجلسی، بحار الانوار، ج 45، ص 386. 
19.مامقانی، تنقیح المقال، ج 3، ص305. و خویی، معجم رجال الحدیث، ج 18، ص 95 و مجلسی  بحارالانوار، ج 45، ص 343.
20. مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 344. رجال کشی،، ص 127، معجم رجال
الحدیث، ج 18،، ص 94.
21. مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 394، 365، 366. طبری، تاریخ طبری،    ج 6، ص 12، الکامل ابن اثیر،ج 4، ص 214 و 215.
22.مامقانی، تنقیحالمقال،ج 3، ص،206؛ معجم الرجال، ج 18، ص 101.
23. ابن عباس، علامه ابن نما، ذوب النضار؛ مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعه؛ شیخ عباس قمی، منتهی الآمال؛میرزا محمد استرآبادی، جامع الرواة ؛علام? مامقانی، تحریر طاووسی و تنقیح المقال؛آیتالله خویی، معجم الرجال؛علامه امینی، الغدیر؛علامه باقر شریف‌القریشی، حیاة الحسین؛ زرکلی، الاعلام؛ علامه  ابن مقرم، مقتل الحسین.
.تاریخ طبری، ج 5، ص 362و شیخ مفید، الارشاد، ص205.24
25. تعلیقات کتاب االغارات، ج 2، ص 797. شرح ابن ابی الحدید، ج 1، ص 210.
26. همان، ج 2، ص 167.
.27همان، ج 20، ص 108.
.28 انساب الاشراف، ج 4، ص 28.
29.  همان، ج 5، ص 218. ابن اثیر الکامل ج 4، ص 174.
30.  مروج الذهب، ج 3، ص 89.
31.ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،  ج 20 ص 129.
32.   البدایة و النهایة ج 8، ص 249.
33.تاریخ طبری ج 6، ص 15.
34. معادل 20 فیلم تاریخی که 20 هزار پلان دارد.
35.  که لبیک ماست به کعبه و تجدید پیمان با صاحبش.
36. این مجموعه دارای 60هنر پیشه اصلی و بین 200 تا 300 هنرپیشه فرعی دارد و برای آن  2000 دقیقه کار نهایی در 40  قسمت شده است. 
37نویسندگان  این اثر: حسن میرباقری و محمد بیرانوند میباشند  که نویسنده تکمیل کننده داوود میرباقری "کارگردان" میباشد. 
38.  نمل/ 16.
39. مریم / 5 - 6. 
40 . احمد بن حنبل، مسند احمد، ج2، ص 376 وصحیح مسلم ،ج 5، ص 156، و صحیح بخاری ، ج 3، ص197
41. با استناد به تحقیقات ژرف گروه پاسخ به شبهات مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج) و ر _ ک: علامهحلی ،نهجالحق، ترجمه کهنسالی، ص278، طبرسی، احتجاج، ترجمه جعفری،ج 1،ص 235- 241، سید بن طاووس،الطرایف  ترجمه الهامی ص 426 و 427.


شناخت فتـنه و شیوه‌های مقابله با فتنه گران
 از دیدگاه امام علی(ص)  و با توجه به بیانات مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی)
 

این مقاله در پنجمین جشنواره سراسری نهج البلاغه حائز رتبه پنجم کشوری شده است

http://kalameali.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=125&catid=913 

لوح تقدیر کسب رتبه پنجم کشوری جشنواره سراسری نهج البلاغه

 اشاره:
        شناخت فتنه و شیوه‌های مقابله با فتنه گران، اگر چه ریشه در قرآن، حدیث و تاریخ اسلام دارد، ولی جزء موضوعاتی است که کمتر به آن پرداخته شده است. این موضوع چند سالی است که از سوی مقام عظمای ولایت مورد تآکید قرار گرفته است و سخنرانان، نویسندگان و محققان هر کدام به اندازه توان خود پیرامون آن سخن گفته‌اند.
  اینجانب در بررسی‌های انجام شده از کتب مختلف به خصوص کتاب "موج فتنه"، نوشته حجت الاسلام و المسلمین دکتر احمد حسین شریفی استفاده نموده‌ام. امید است مورد عنایت خوانندة‌ فرهیخته محترم قرار گیرد.
      
 معنای فتنه
 (فَتَنَ- فِتَنهُ) فلاناً: فلانی را گمراه کرد، او را آزمایش کرد.
 فتنه در لغت به معنای گمراه کردن، اختلاف کردن مردم در رأی و تدبیر و اختلاف در آرا آمده است؛ این کلمه به معانی لازم و متعدی به کار رفته است.
 همچنین فتنه به معنای امتحان است و اصل آن گداختن طلا در آتش است تا خالص آن از ناخالص آشکار شود.1
  
 شناخت، ریشه و علل  گسترش فتنه‌‌ها
 در این قسمت از نوشتار به شناخت، علل و ریشه فتنه، از زبان درربار امام علی(ص) می‌پردازیم:
 الف) امام علی(ص) در خطبه 50 نهج البلاغه می‌فرماید:
 "همانا ابتدای بروز آشوب‌‌ها و فتنه‌‌ها هواها است که مورد تبعیت قرار می‌گیرند و احکامی است که بدعت گذاشته می‌شوند. دراین فتنه‌‌ها با کتاب خدا مخالفت می‌شود و مردانی از مردان دیگر بر مبنایی غیر از دین خدا تبعیت می‌کنند."2
 در این خطبه امام(ص) علت فتنه‌‌ها را دوچیز می‌داند:
 1. تبعیت هوای نفس:
 اولین عامل فتنه، تبعیت از هوای نفس یا شیطان درون است. این شیطان می‌کوشد تا به گوهر جان آدمی دستبرد زند و سرمایه‌های گرانبهایش را به نابودی کشد. او انسان را با آرزوهایش سرگرم می‌کند، تا از مقصد اصلی بازماند. او می‌خواهد یاد خدا را از صفحه دل و زندگی آدمی به کلی پاک کند.
 حضرت علی(ص) فرمود: "هوای نفس، فرمانده سپاه شیطان است".3
 هرچه انسان نفس را خوار و خواهش‌‌هایش را لگد کوب کند، شیطان را خوار و پایمال کرده است. امام(ص) می‌فرماید: "با خواسته‌‌های نفس مخالفت کنید، تا بر شیطان چیره شوید."4
 چنانچه رهبری معظم انقلاب در جمع فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی فرمودند:
 "هرچه جایگاه بالاتر، خطرها هم بیشتر. راهِ بستن این خطرها هم ملاحظه‌ى تکلیف و مبارزه‌ى با هواى نفس است. اینجور نیست که انسان را در یک مجموعه‌ى ابهام قرار داده باشند که ندانیم پس چه کار کنیم؛ نه، با هواى نفسِ مخالف شرع و مخالف دین مبارزه و معارضه کردن و وظیفه و تکلیف و واجب را دائماً مورد ملاحظه قرار دادن..."5
 2. بدعت گذاری در دین:
 احادیث زیادی در مذمت بدعت و بدعت گذاری وارد شده است. پیامبر اکرم (ص) فرمود: "هرگونه بدعتی، گمراهی است و هرگمراهی، در جهنم است."6
 امام علی(ص) فرمود: "اهل بدعت کسانی هستند که با رای و هوای خود با خدا و رسولش مخالفت می‌کنند."7
 پیامبر(ص) فرمود: "کسی که به بدعت گذاری روی خوش نشان دهد، در از بین بردن دین کمک کرده است."8
 و در مورد وظیفه علما در مقابله با بدعت گذاری، فرمود:
 "هنگامی که بدعت‌‌ها در امت من ظاهر شد، برعالمان واجب است علمشان را اظهار کنند و اگر کسی چنین نکند، لعنت خدا بر او باد!"9
 رهبر معظم انقلاب در بیانی فرمودند:
 "اگر حق به طور واضح در مقابل مردم آشکار و ظاهر بشود، کسى نمی‌تواند زبان علیه حق باز کند. اگر باطل هم خودش را به طور آشکار نشان بدهد، مردم به سمت باطل نخواهند رفت. "و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان". آن کسانى که مردم را می‌خواهند گمراه بکنند، باطل را به صورت خالص نمى‌آورند؛ باطل و حق را آمیخته می‌کنند، ممزوج می‌کنند، آن وقت نتیجه این می‌شود که "فهنالک یستولى الشّیطان على اولیائه"؛ حق، براى طرفداران حق هم مشتبه می‌شود. این است که بصیرت می‌شود اولین وظیفه‌ى ما. نگذاریم حق و باطل مشتبه بشود."10
 امام(ص) در خطبه 50 نهج البلاغه روی سه عامل اساسی پیدایش فتنه و آشوب در درون حکومت اسلامی انگشت می‏گذارد. این سه عامل عبارتند از:
 1. مقدم داشتن منافع و مصالح شخصی بر منافع و مصالح عمومی؛
 به عبارت دیگر یکی از عوامل پیدایش فتنه آن است که فرد بجای این‏که هدف خود را کسب خوشنودی خداوند و خدمت به اسلام قرار دهد به مسائل ناچیز و بی‏ارزش دنیوی اهتمام ورزد و آنها را بر هر چیز دیگر مقدم دارد. و نیز به جای آن‏که نیروهای جسمی، فکری و عاطفی خود را در راه اسلام و مصالح عمومی مسلمانان به کار گیرد از آنها در جهت کسب منافع شخصی و مصالح خصوصی استفاده کند.این است معنای "...و اهواء تتّبع"در فرمایش حضرت.
 2. انحراف رهبری سیاسی جامعه اسلامی از برخی احکام و دستورات اساسی اسلام.
 این‏ انحراف به دو طریق ممکن است صورت گیرد: یا از طریق تحریف احکام الهی و یا از طریق تغییر پاره‏ای از آنها. چنین اشخاصی مفاهیم کتاب خدا را مطابق اجتهادات شخصی خود تغییر می‏دهند. جمله "و احکام تبتدع..."اشاره به همین عامل است.
 3. عامل سوم پیدایش فتنه که در سخن امام(ص)به آن اشاره شده است، وجود زمینه مناسب پیدایش فتنه در میان برخی ملتهاست.
   
 
 شیوه‌های مقابله با فتنه گران
 از دیدگاه امام علی(ص)  با توجه بر بیانات مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
 
 1. عمل بر اساس تقوا و یقین
 امام علی(ص) یکی از شیوه‌‌های مقابله با فتنه گران را تقوا دانسته و می فرماید:
 "بدانید کسی که تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه خروج از فتنه‌‌ها و چراغ هدایتی در ظلمت‌‌ها را در اختیار او قرار می دهد."11
 رعایت تقوای الهی در فضای فتنه یعنی اینکه تمامی تصمیمات آنان فقط بر اساس امور یقینی باشد و از مسائل شبهه ناک و گوش دادن به شایعات، بیش از هر زمان دیگری بپرهیزد. اصولاً تقوا یعنی خارج نشدن از چارچوب موازین الهی در همه مسائل فردی و اجتماعی و سیاسی.
 مقام معظم رهبری در بیانی می‌فرمایند:
 "دشمن‌ها امروز درصدد این هستند که ملت ایران را از محتواى برانگیزاننده‌ى آن - که همین ایمان روشنِ مستدل باشد - خالى کنند. انواع شیوه‌ها را به کار می‌برند؛ ترویجهاى باطل می‌کنند، سرگرمى درست می‌کنند، سرگرمى‌هاى فکرى درست میکنند، سرگرمى‌هاى شهوانى درست میکنند، سرگرمى‌هاى سیاسى درست میکنند، فتنه درست میکنند؛ اینها همه یک سیاست است. خوب، در مقابل اینها چه کار باید کرد؟ باید این ایمان را که مایه‌ى قیام و ایستادگى و ثبات ملت ایران است، تقویت کرد."12
 ایشان در بیانی دیگر فرمودند:
 "اگر پرواى قضاوتهاى مردم، داورى‌‌هاى گوناگون مردم را به جاى پرواى از خدا گذاشتیم، مشکل درست خواهد شد؛ چون پرواى از خداى متعال تقواست. اگر این را کنار گذاشتیم و ترس مردم جایگزین شد، آن وقت فرقانى هم که خداى متعال گفته، پیدا نخواهد شد؛ "إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا"(انفال/29)؛ این فرقان ناشى از تقواست؛ روشن شدن حقیقت براى انسان، دستاورد تقواست. و به نظر من این مسئله خیلى مهم است..."13
 2. رجوع به قرآن
 اگر در فضای فتنه، اندیشه‌‌ها و افکار متضاد را بتوان به درستی بر قرآن عرضه کرد، آنگاه می توان حق و باطل آن‌‌ها را تشخیص داد.
 پیامبر اکرم (ص) عیار عبور از فتنه‌‌ها را چنین بیان می کند:
  "در هنگام فتنه به کتاب خدا تمسک بجویید و از آن کمک بگیرید زیرا در آن اخبار و سرنوشت کسانی که قبل از شما بودند آمده است و سرنوشت کسانی که بعد از آنها آمدند و کسی که به غیر از قران تمسک جوید و طلب هدایت کند، گمراه می‌شود و قرآن ریسمان محکم و راه مستقیم است و با کثرت قرائت کهنه و قدیمی نمی‌شود و علماء از آن سیراب نمی‌شوند و شگفتیهای آن پایان نمی‌پذیرد..."14
 با کمی تدبر و تفکر در آیات و مفاهیم قرآن می‌توان در این زمان حق و باطل را تشخیص به شرط آنکه قلب ما برای پذیرش حقیقت آماده باشد و باور داشته باشیم که قرآن کتاب هدایت برای همه انسانها و همه دورانهاست و مختص زمانی خاص نیست.
 3. تمسک  به اهل بیت پیامبر (ع)
 این سفارشی است که پیامبر اکرم (ص) برای نجات از فتنه‌‌های بعد از خود به برخی از یارانش کرد. آن حضرت خطاب به عمار فرمود: "ای عمار بعد از من فتنه‌‌هایی رخ خواهد داد. در آن شرایط از علی و حزب علی پیروی کن؛ چرا که علی با حق است و حق با علی..."15
 رهبری معظم انقلاب در بیانی از زندگانی حضرت اباالفضل(ص) و تمسک او چنین فرمودند:
 "در زیارات و کلماتى که از ائمه علیهم‌السّلام راجع به اباالفضل العبّاس رسیده است، روى دو جمله تأکید شده است: یکى بصیرت، یکى وفا. بصیرت اباالفضل العبّاس کجاست؟ همه‌ى یاران حسینى، صاحبان بصیرت بودند؛ اما او بصیرت را بیشتر نشان داد. در روز تاسوعا، مثل امروز عصرى، وقتى که فرصتى پیدا شد که او خود را از این بلا نجات دهد؛ یعنى آمدند به او پیشنهاد تسلیم و امان‌نامه کردند و گفتند ما تو را امان مى‌دهیم؛ چنان بر خورد جوانمردانه‌اى کرد که دشمن را پشیمان نمود. گفت: من از حسین جدا شوم؟! واى بر شما! اف بر شما و امان‌نامه‌ى شما! ... این همان بصیرت است..."16
 4. صبر، بردباری و مدارا
 امام علی(ص) وقتی در گفت و گوها و روشنگری‌‌ها به نتیجه نمی رسید، چنین نبود که بی درنگ با مخالفان برخورد خشونت آمیز کند؛ حتی آن حضرت در مقابل تقاضای عمومی برای زندانی کردن سران فتنه، می فرمود: "هر کس تا زمانی که به رویارویی مسلحانه علیه حکومت اسلامی برنخیزد و به توطئه علیه نظام اسلامی اقدام نکند، در امان خواهد بود."17
 رهبر معظم انقلاب در بیانی فرمودند:
  "امیرالمؤمنین - بارها من این جمله را از آن بزرگوار نقل کردم - در جنگ صفین فرمود: "لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر". این پرچم را کسانى می‌توانند بلند کنند که اولاً بصیرت داشته باشند، بفهمند قضیه چیست، هدف چیست؛ ثانیاً صبر داشته باشند. صبر یعنى همین استقامت، ایستادگى، پابرجائى."18
 5. بصیرت و هوشیاری در برابر فرصت طلبان
 امام علی(ص) در جمله ای حکیمانه، به همگان سفارش می کند که در فتنه‌‌های اجتماعی، هوشیاری خود را حفظ کنند و مواظب باشند در دام فرصت طلبان و فتنه انگیزان گرفتار نشوند و مورد سوء استفاده آنان قرار نگیرند: "در فتنه‌‌ها همچون شتر دو ساله باش؛ نه پشتی دارد تا سوارش شوند و نه پستانی تا شیرش را دوشند"19
 چنانچه رهبر معظم انقلاب فرمودند:
 "بعضى‌‌ها در فضاى فتنه، این جمله‌‌ى "کن فى الفتنة کابن اللّبون لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب" را بد می‌‌فهمند و خیال می‌کنند معنایش این است که وقتى فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار! اصلاً در این جمله این نیست که: "بکش کنار". این معنایش این است که به هیچ وجه فتنه‌‌گر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه. نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود."20
 چنانچه رهبر خردمند و فرزانه انقلاب در این مورد فرمودند:
 "اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم، آن توصیه این خواهد بود که بصیرت خودتان را زیاد کنید؛ بصیرت. بلاهائى که بر ملتها وارد میشود، در بسیارى از موارد بر اثر بى‌بصیرتى است. خطاهائى که بعضى از افراد میکنند - مى‌بینید در جامعه‌ى خودمان هم گاهى بعضى از عامه‌ى مردم و بیشتر از نخبگان، خطاهائى میکنند. نخبگان که حالا انتظار هست که کمتر خطا کنند، گاهى خطاهایشان اگر کماً هم بیشتر نباشد، کیفاً بیشتر از خطاهاى عامه‌ى مردم است - بر اثر بى‌بصیرتى است؛ خیلى‌هایش، نمیگوئیم همه‌اش."21
 6. روشنگری و افشاگری
 امام علی(ص) در نامه ای خطاب به مردم کوفه به افشاگری درباره سران فتنه جمل پرداخت و دلایل آنان برای مقابله با خود را بهانه ای بیش ندانست:
 "من شما را از کار عثمان، به گونه ای که شنیدنش چون دیدن آن باشد آگاه می سازم: مردم بر او خرده گرفتند و من یکی از مهاجران بودم که بیشتر خشنودی او را می خواستم و کمتر از دیگران او را سرزنش می کردم. اما طلحه و زبیر آسان ترین کارشان آن بود که بر او بتازند و نرم ترین برنامه شان اعمال فشار بر وی بود. عایشه نیز ناگهان خشم درونی خود را از وی آشکار کرد. سپس گروهی برای کشتن عثمان مهیا شدند و او را کشتند و مردم بدون اکراه و اجبار، بلکه از روی رضا و اختیار با من بیعت کردند."22
 رهبر فرزانه انقلاب در بیانی در مورد این موضع فرمودند:
 "باز در دوران امیرالمؤمنین، قدرى غبار رقیقتر بود؛ کسانى مثل عمار یاسر - آن افشاگر بزرگ دستگاه امیرالمؤمنین - بودند. هرجا حادثه‌اى اتفاق مى‌افتاد، عمار یاسر و بزرگانى از صحابه‌ى پیامبر بودند که مى‌رفتند حرف مى‌زدند، توجیه مى‌کردند و لااقل براى عده‌یى غبارها زدوده مى‌شد؛ اما در دوران امام حسن، همان هم نبود. در دوران شبهه و در دوران جنگ با کافر غیرصریح، جنگ با کسانى که مى‌توانند شعارها را بر هدفهاى خودشان منطبق کنند، بسیار بسیار دشوار است؛ باید هوشیار بود..."23
 7. آرام نمودن اوضاع
 برخورد حساب شده و تلاش برای آرام کردن اوضاع و فراهم کردن زمینه‌‌های فرهنگی، اجتماعی و روانی به منظور فهم حقایق، یکی دیگر از وظایف رهبران جامعه اسلامی بعد از بروز فتنه و آشوب‌‌های فکری و فرهنگی و اجتماعی است.
 امام علی(ص) بعد از جریان حکمیت و بهانه گیری‌‌های برخی از اصحابش در پاسخ به این پرسش که "چرا میان خود و آنان برای داوری و حکمیت، مدت و مهلت قرار دادی؟" و چرا  شتاب زده و به سرعت عمل نکردی؟ فرمود:
 "علتش این بود که نادان خطای خود را به وضوح بداند و آگاه بر عقیده خودش استوار بماند و شاید که خداوند در این مدت صلح و آرامش کار این ملت را اصلاح کند و مجبور نشود به عجله جست و جوی حق را واگذارد و از آغاز به گمراهی گردن گذارد." 24
 چنانچه رهبر معظم انقلاب فرمودند:
 "آنچه که مهم است، این است که ملت عزیز ما اتحاد خود را حفظ کنند، وحدت کلمه را حفظ کنند. این وحدت کلمه، خارى در چشم دشمنان است. سعی‌شان این است که وحدت کلمه‌ى ملت را به هم بزنند. به گمان من مهمترین هدف از حوادث دوران فتنه‌ى بعد از انتخابات - این چند ماه - این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. میخواستند بین آحاد مردم شکاف بیندازند، و نتوانستند."25
 8. جدا نمودن صف فتنه گران از فتنه زدگان
 بسیاری از کسانی که در جبهه فتنه قرار دارند، فریفته شعارهای زیبا و فریبنده سران فتنه می شوند. آنان را نباید خیلی سرزنش کرد و نباید همه افرادی را که در جبهه فتنه قرار دارند به یک چوب راند. به تعبیر زیبای امام علی(ص):
 "ما کل مفتون یُعاتَب" هر فریب خورده ای را سرزنش نتوان کرد.26
 اینجا است که وظیفه نخبگان و عالمان جامعه اسلامی بسیار سنگین است.
 9. نمایاندن ظاهری بودن وحدت فتنه انگیزان
 در موارد بسیاری، فتنه گران، هر چند در ظاهر وحدت و یکپارچگی خود را حفظ می کنند، در حقیقت اختلاف‌‌های درونی فراوانی دارند.
 امیرمومنان علی(ص) چه زیبا این اختلاف درونی آنان را افشا کرد، آنگاه که فرمود:
 "هر یک از آن دو (طلحه و زبیر) امیدوار است که حکومت به او برسد و آن را به سوی خود می کشاند و از دوستش برمی گرداند... هر یک کینه دوستش را در دل دارد و دیری نپاید که این واقعیت آشکار گردد. به خدا سوگند اگر آنچه می خواهند به چنگ آورند یکی از آن‌‌ها دیگری را به هلاک رساند و او را از میان بردارد"27
  رهبری معظم انقلاب در تفسیری فرمودند:
 "عاشورا پیام‌ها و درس‌هایى دارد. عاشورا درس مى‌دهد که براى حفظ دین، باید فداکارى کرد. ... درس مى‌دهد که جبهه‌ى دشمن با همه‌ى تواناییهاى ظاهرى، بسیار آسیب‌پذیر است. (همچنان که جبهه‌ى بنى‌امیه، به وسیله کاروان اسیران عاشورا، در کوفه آسیب دید، در شام آسیب دید، در مدینه آسیب دید، و بالأخره هم این ماجرا، به فناى جبهه‌ى سفیانى منتهى شد)."28
 10. اقدام به هنگام و شجاعانه
 اگر درنگ و تعللی بیش از اندازه در این زمینه رخ دهد، ممکن است ویروس فتنه فراگیر شود و به سادگی نتوان آن را از پای درآورد. وقتی که فتنه بروز پیدا کرد، باید شجاعانه با آن به مبارزه برخاست؛ هر چند فتنه انگیزان از یاران، دوستان و هم رزمان پیشین باشند.
 البته اقدام شجاعانه و قاطع در مقابل فتنه گران نباید موجب شود که مرزهای اخلاقی و حدود اسلامی شکسته شود.
 اقدام شجاعانه و قاطعانه امام علی(ص) در برخورد با مخالفان خود، در چارچوب موازین اخلاقی بود.29
 مقام معظم رهبری در دیداری بیان فرمودند:
 "ما نه فقط در عمل احتیاج به شجاعت داریم، در فهم هم احتیاج به شجاعت داریم. در فهم فقیهانه، احتیاج به شجاعت هست؛ اگر شجاعت نبود، حتى در فهم هم خلل به وجود خواهد آمد. درک روشن از کُبریات و صُغریات؛ گاهى انسان کُبریات را درست میفهمد، در صُغریات اشتباه میکند. این درک صحیح از مبانى دین و از موضوعات دینى و از موضوعات خارجىِ منطبق با آن مفاهیم کلى و عمومى یعنى کُبریات و صُغریات احتیاج دارد به اینکه ما شجاعت داشته باشیم، ترس نداشته باشیم؛ والّا ترس از مالمان، ترس از جانمان، ترس از آبرویمان، انفعال در مقابل دشمن، ترس از جوّ، ترس از فضا؛ اگر این حرف را بزنیم، علیه ما خواهند بود؛ اگر این حرف را بزنیم، فلان لکه را به ما خواهند چسباند؛ این ترسها فهم انسان را هم مختل میکند. گاهى انسان به خاطر این ترسها، به خاطر این ملاحظات، صورتِ مسئله را درست نمی‌فهمد؛ نمیتواند مسئله را درست درک بکند و حل بکند؛ موجب اشتباه خواهد شد."30
 11. ترویج ارزش‌‌ها
 از آنجا که یکی از علل پیدایش فتنه در جامعه اسلامی، ضعف اخلاقی افراد است، برای خشکاندن ریشه‌‌های فتنه لازم است اخلاق اسلامی در همه سطوح و ساحت‌‌های زندگی مردم ترویج شود و نظام جامع اخلاقی و رفتاری انسان مسلمان تدوین و عملیاتی شود. باید اخلاق اجتماعی، اخلاق سیاسی، اخلاق علم اندوزی، اخلاق نقد، اخلاق جنسی، اخلاق خانواده، اخلاق معاشرت، اخلاق شهروندی و امثال آن همگی بر اساس مبانی اسلامی و به شیوه ای کاربردی برای سطوح مختلف تدوین شود و محور فعالیت‌‌های تربیتی و تعلیمی قرار گیرد.
 رهبر معظم انقلاب در بیانی فرمودند:
 "این وحدت و این یکپارچگى و این تمسک شما به ارزشهاى معنوى، بزرگترین دستاوردى است که به شما کمک مى‌کند که بتوانید در مقابل افزون‌طلبى و زیاده‌خواهى و تعدى و تجاوز استکبار ایستادگى کنید؛ این را حفظ کنید؛ این بسیار ارزش دارد."31
 12. تقویت باورها
 اگر فتنه گران از راه ایجاد بدعت در دین کار خود را پیش می برند، راه مبارزه با آن و خشک کردن ریشه‌‌های وقوع فتنه، تقویت بنیه‌‌های اعتقادی و دینی مردم است.
 رهبر معظم انقلاب فرمودند:
 "امام راهشان روشن بود، شیوه‌شان معلوم بود و مى‌دانستند که چه مى‌خواهند. شیوه‌ى امام عبارت بود از شیوه‌اى که پیامبران آن را مى‌پیمودند؛ یعنى تزریق ایمان و باور عمیق، همراه با بصیرت و آگاهى و تأمّل و فکر در مخاطبان خود. چنین روشى به‌طور طبیعى استعدادها را شکوفا مى‌کند و کادرها را پرورش مى‌دهد."32
  13. تهیة طرح جامع تعلیم و تربیت اسلامی
 خیل عظیم نوجوانان و جوانانی که بخش زیادی از عمر خود را در مدارس و دانشگاه‌‌ها می گذرانند، ایجاب می کند به آموزش و پرورش آنان به صورت جدی تری پرداخته شود. اگر به منابع درسی و آموزشی آنان توجه نشود و مدارس و دانشگاه‌‌های ما، به ویژه در رشته‌‌های علوم انسانی صرفا جای جولان نظریه‌‌های غربی و سکولار باشد، باید هر زمان انتظار وقوع فتنه‌‌های بزرگی را داشت.
 حضرت آیت الله خامنه‌ای فرمودند:
 "در این کشور، سالهاى متمادى انگلیسیها، سالهاى متمادى روسها، سالهاى متمادى هر دو، و در نهایت سالهاى متمادى امریکاییها، هرچه تصمیم گرفتند، نسبت به این ملت انجام دادند. ملت ما همین ملت بود و همین استعدادها را داشت - که امروز بحمداللَّه در میدانهاى گوناگون، استعدادهاى شما جوانان مثل ستاره و خورشید مى‌درخشد - اما به خاطر حکومتهاى ناباب و به‌خاطر تربیتهاى غلط، بصیرت و صبرش کم بود. وقتى در برهه‌اى از زمان، آگاهان جامعه، بزرگان جامعه، دانایان جامعه و کسى مثل امام بزرگوار پیدا شدند، در مردم بصیرت دمیدند، مردم را به صبر وادار کردند، "و تواصوا بالحق و تواصوبالصبر" را در جامعه رایج کردند، این دریاى خروشان به‌وجود آمد و توانست آن تاریخ سرتاپا ذلّت و محنت را قطع کند و تسلّط بیگانگان را بر این کشور از میان بردارد."33
 14. ایجاد روحیه حقیقت شناسی
 در این روزگار باید به دنبال شناخت حقیقت بود. معیار حقیقت را باید شناخت تا از دام فتنه و فریب رهایی یافت.
  امام علی(ص) در توصیف جنگ با اهل قبله و شرایط مبارزان چنین جنگی می فرماید:
 "قد فتح باب الحرب بینکم و بین اهل القبله و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر و العلم بمواضع الحق؛ میان شما و اهل قبله در جنگ گشوده شد و این علم را بر ندارد، مگر آنکه بینا و شکیبا است و داند که حق در کجا است."34
 مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان در این مورد فرمودند:
 "دفاع هم همیشه، با آلات قهریّه نیست؛ با مشت نیست، با تفنگ نیست. گاهى دفاع، با فهمیدن است. گاهى دفاع، با زبان است. گاهى دفاع از حقیقت، با حضور در جایى است. شاید یکى از بزرگترین خدماتى که انقلاب به ملت ایران کرد، این بود که ذهنها را باز کرد، ذهنها را سیاسى کرد، چشمها را باز کرد، و همه را با مسائل کشور آشنا کرد. این آشنایى و این بصیرت، باید روزبه‌روز بیشتر و زیادتر شود...."35
 15. تقویت دانش دشمن شناسی
 امام علی(ص) نیز بر این واقعیت تاکید می کند که هرگز به حقیقت و سعادت دست نمی یابید مگر آنکه روی برتافتگان از راه حق و درماندگان از سعادت را بشناسید:
 "و اعلمو انکم لن تعرفوا الرشد حتی تعرفوا الذی و لن تاخذوا بمیثاق الکتاب حتی تعرفوا الذی نقضه و لن تمسکوا به حتی تعرفوا الذی نبذه؛ بدانید که تا واگذارنده رستگاری را نشناسید، رستگاری را نخواهید شناخت و تا شکننده پیمان قران را ندانید با قرآن پیمان استوار نخواهید ساخت و تا واگذارنده قرآن را به جای نیاورید، در قران چنگ نتوانید انداخت.36 37
 رهبر معظم انقلاب در این مورد فرمودند:
 "اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یک وقت مى‌بینید آتش توپخانه‌ى تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما به طرف قسمتى است که آنجا دوستان مجتمعند، نه دشمنان. آدم دشمن را بشناسد؛ در شناخت دشمن خطا نکنیم. لذا بصیرت لازم است، تبیین لازم است."38
 
 نتیجه گیری:
 با دقت و تامل در موارد ذکر شده می‌توان به نتایج زیر رسید:
 علت شیوع و گسترش فتنه را باید در پیروی مردم از هوی و هوسها، بدعت‌ها و عدم بصیرتشان جستجو کرد، که آگاهانه یا نا آگاهانه در دام فتنه جویان می‌افتند. در جریان فتنه حق و باطل ممزوج می‌شود و تنها با بصیرت است که می‌توان حق را از باطل تشخیص داد.
 سنت فتنه و امتحان، جزء سنت‌های الهی است تا در نتیجه آن راستگویان (جبهة حق) از دروغگویان (جبهة باطل)جدا شوند.
 بهترین راه خروج از فتنه‌ها تقواست، چرا که تقوا به انسان روشنائی درون می‌دهد تا انسان در تاریکی‌ها راه را گم نکند. و راه‌‌های دیگر آن عبارتند از2. رجوع به قرآن؛  3. تمسک  به اهل بیت پیامبر (ع)؛ 4. صبر، بردباری و مدارا؛ 5. بصیرت و هوشیاری در برابر فرصت طلبان؛ 6. افشاگری و روشنگری؛ 7. آرام کردن اوضاع؛  8. جدا نمودن صف فتنه گران از فتنه زدگان؛ 9. نمایاندن ظاهری بودن وحدت فتنه انگیزان ؛ 12. تقویت باورها؛  13. ارائه طرح جامع تعلیم و تربیت اسلامی؛ 14. ایجاد روحیه حقیقت شناسی؛ 15. تقویت دانش دشمن شناسی.
 پی‌نوشت‌ها:
 <DOC END>
1. المفردات راغب اصفهانی، مادة فتن.
2. نهج البلاغه، خطبه 50.
3. غررالحکم، عبدالواحد ابن محمد تمیمی، آمدی، حدیث 1243.
4. معجم الفاظ غررالحکم، جمال الدین خوانساری، ص 571.
5. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی / 22/1/89.
6. میزان الحکمة، محمد محمدی ری شهری، ج 1، ص 381.
7. همان.
8. همان، ص 382.
9. همان، ص 384.
10. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر، 15/7/1388.
11. نهج البلاغه، خطبه 183، ص 194؛ همچنین ر.ک: محمد محمدی ری شهری? میزان الحکمه، حدیث شماره 15744.
12. بیانات رهبر معظم انقلاب در سالروز ولادت حضرت فاطمه‌ى زهرا (س)، 13/3/89.
. 13 بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1388/07/02.
14. مستدرک الوسائل، ج4، ص239 باب2 ح4595.
15. خزار قمی، کفایه الاثر، ص 122: یا عمار ستکون بعدی فتنه فاذا کان ذلک فاتبع علیا و حزبه فاته مع الحق معه یا عمار انک ستقاتل بعدی مع علی صنفین: الناکثین و القاسطین ثم تقتلک الفئه الباغیه.).
16. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیس، معاونان و کارکنان قوّه قضاییّه، در آستانه سالروز هفتم تیر1381/04/05.
17. احمد الدینوری، الاخبار الطوال، ج 2، ص405-406، بلاذری، انساب الاشراف، ج3، ص 146.
. 18 دیدار مسئولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول اعظم (ص(1387/05/09.
19. نهج البلاغه، حکمت 1، ص 361).
20. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1388/07/02.
21. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولى امر1388/05/05.
22. نهج البلاغه، نامه 1، ص 271.
23. سخنرانى در پایان چهارمین مجمع بزرگ فرماندهان و مسؤولان دفاتر نمایندگى ولىّ‏فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى‏1370/06/27.
24. نهج البلاغه، خطبه 125، صص 123و224،.
25. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار فرمانده و پرسنل نیروى هوائى ارتش، 19/11/88.
26. همان، حکمت 15، ص 362.
27. نهج البلاغه، خطبه 148، ص 144
. 28 بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار فرماندهان گردانها، گروهانها و دسته‏هاى عاشوراى نیروهاى مقاومت بسیج سراسر کشور، در سالروز شهادت امام سجّاد×1371/04/22.
29. برای توضیح بیشتر، ر.ک: حسن یوسفیان و احمد حسین شریفی، "امام علی و مخالفان"، در دانشنامه امام علی، ج6، صص 243-246.
30. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1388/07/02.
31 . خطبه‏هاى نماز عید سعید فطر به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی‏1383/08/24.
32 . بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه مبارکه‏ى فجر (روز انقلاب اسلامى و جوانان)1377/11/13
 . 33بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار گروه کثیرى از دانشجویان و دانش‏آموزان به مناسبت سیزدهم آبان ماه در سالروز میلاد امام على ×1377/08/12
34. نهج البلاغه، خطبه 173، ص 179.
35 . بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع بسیجیان به‏مناسبت هفته بسیج‏1376/09/05
36. نهج البلاغه ، خطبه 147، ص 144.
37. کتاب موج فتنه، نوشته احمد حسین شریفی، فصل آخر.
38. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولى امر1388/05/05.

ادامه مطلب...