سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقام عشق

آفتاب چرخ عزّت آیت اُم الکتاب
بانوی آفاق، برج کهکشان معرفت
پارسای پاک طینت، پرتو نور خدا
تاجدار تاج تکریم و تبارک دودمان
ثقل هستی، ثَدِی ایمان، مادر ثار خدا
جلوة نور جمالِ یا جمیل و یا جلیل
چرخ هستی پیشِ چوگانش توگوئی همچوگُو
حیدری خصلت، حبیب الله سِیَر،حامیم خوی
خادم کویش خلیل و خضر و موسای کلیم
در دیارِ قُرب ایزد داده دل یکجا به دوست
ذاکر ومذکور و نامش ذکر ذرّات وجود
رازِ امکان، رمز رحمان، راقم کِلکِ وجود
زمزم عرفان، زکیه زهرة زهرا بتول
ژرف دریای معارف، ژکْفَرژولیده حال
سمبل خلقت، سلیل سیّد سدرت نشین
شبل احمد، شمس غیرت، همسر شیر خدا
صالح وصبروصلاة و صوم و صدّیق و صراط
ضَوءِ مصباح هدایت، مطلع شمس ضحی
طیّب و طاها و یاسین، طاهر و طور و طواف
ظرف جانش کأس رحمت، آن ظهیر مرتضی
عروة الوثقی، علیم و عارف و عدل و عماد
غیرة الله یا غیاث هر غریب مستغیث
فیض قدسی، فالق صبح ازل، فجر وجود
قاف قرآن قلب امکان، قاب قوسین شهود
کوثر و کنزِ خفی، کشّاف کلّ ما کشف
گنج عصمت را گهر، گلزار حکمت را ثمر
لوح ایمان، لطف یزدان، لؤلؤ دریای عشق
مهدِ تقوا، مادرِ ماءِ معین، مرآت حق
نسل حیدر رانسب، ناموس یزدان، نخل طور
واجب ممکن، وجیهِ درگهِ ربّ ودود
همّتش بنگر که باشد آفرینش را هدف
یا یَدَی رحمان دستِ(ساعی)مسکین بگیر

 

اُمِ اب، اقنوم عصمت، افتخار بوتراب
بسمل هستی به بزم ماخلق نعم المآب
پارة قلب پیمبر حضرت ختمی مآب
تحفة قدّوس، تفّاح جنان مالک رقاب
باغ احمد را ثمر، دُرّ ثمین، عصمت ثیاب
جبرئیلش طفل مکتب، جامع و عالی جناب
چنگ بر ذیل ولایش چاره ساز و چاره یاب
حبرِتکوین، حُسنِ یزدان، حاکم یوم الحساب
خور خجل، مه در خسوف آیدچو بردارد نقاب
تا شود دُردی کش آن دُردانه در بزم شراب
ذوب عشق حق ذبیح راه ذات بوتراب
آنکه بر دربانیش روح الامین پا در رکاب
دختری چون زینب آرَد زیب حِجرِ جدّ و باب
ازژگوران بس ژغارآمد برآن عالی جناب
ساقی بزم سَقاهُم ساغرعین خوشاب
مادر شُبَّیر و شُبَّر، شد شهید اندر شباب
صدر او صندوق حکمت، صاحب علم الکتاب
دشمنش اندر ضلال و روز محشر درعذاب
طوطی باغ نبی، طوبای جنّب مستطاب
ظِلّ نور الله، ظهور جلوة حق در شهاب
کلِّ عقل و عقلِ کلِ یا انّه شیئ عُجاب
غرق رحمت‌میکند غَیثی که بارد زین سحاب
فاکِه فردوس، با فرً و فضیلت همچو باب
و القلم، قیّوم ثانی و القمر را رنگ و آب
کهف عفّت، کوکب دُرّی کرامت را کتاب
می فشاند حور بر گیسوی او عطر و گلاب
لیلةالقدری که قدرش تا ابد اندر حجاب
مظهر مجد و مثال رحمت ختمی مآب
نازم آن نقشی که برچید از نگار حق نقاب
وارث احمد، وقور و با وفا و کامیاب
هم هوادار سپهرُ و هفت چرخ و هفت باب
زادة یاسین، تو یاری کن مرا یوم العقاب
مرتضی عظیمی(ساعی)