سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقام عشق

رهنمود اساسی در مورد ذکر (از زبان جناب شیخ رجبعلی خیاط)

جناب شیخ درباره ذکر و یاد خداوند متعال یک رهنمود اساسی داشت، که به مناسبت‌های مختلف، مکرر بر آن تأکید می‌کرد. هر چند این رهنمود، چنان که توضیح خواهیم داد برگرفته از احادیث اسلامی است، ولی مسأله مهم، تجربه شخصی شیخ درباره آن است.

اصولاً اهمیت گفته‌های این مرد الهی و این عبد صالح، به دلیل آن است که گفته‌های او، یافته‌های او، و تجربه درونی اوست.

حضور دایم

جناب شیخ اصرار داشت که شاگردان خود را به گونه‌ای تربیت کند که آنان خود را در هر حال در حضور خداوند متعال ببینند. و این در واقع، همان سخن مهم و سازنده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که فرمود:

« اذکروا الله ذکراً خاملاً، قیل: و ما الذکر الخامل؟ قال: الذکر الخفی؛ خدا را با ذکر خامل یاد کنید، عرض شد: ذکر خامل چیست؟ فرمود: ذکر خفی و پنهان. »

در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است:

« یفضل الذکر الخفی الذی لا تسمعه الحفظة علی الذی تسمعه سبعین ضعفاً؛ ذکر خفی که فرشتگان نگهبان نشنوند، هفتاد بار بهتر است از آن ذکر که آنان بشنوند. »

فضیلت و برتری ذکر خفی بر ذکر جلی و آشکار، به دلیل اهمیت و نقش تعیین کننده آن در سازندگی انسان است. ذکر زبانی آسان است، اما ذکر قلبی و به خصوص تداوم آن بسیار مشکل است. از این رو امام محمد باقر علیه السلام از آن به عنوان یکی از سخت‌ترین کارها نام می‌برد: « ثلاث من أشد ما عمل العباد: إنصاف المؤمن من نفسه، و مواساه المرء أخاه، و ذکر الله علی کل حال، و هو أن یذکر الله عز و جل عند المعصیة یهم بها فیحول ذکر الله بینه و بین تلک المعصیة، و هو قول الله عز و جل ﴿إن الذین اتقوا إذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فإذا هم مبصرون

سه چیز از سخت‌ترین کارهای بندگان است: انصاف داشتن مؤمن، کمک مالی انسان به برادرش و به یاد خدا بودن در همه حال و آن به این معناست که آدمی در هنگام روبرو شدن با گناه و تصمیم به انجام آن، خدا را به یاد آورد، پس یاد خدا او را از آن گناه باز می‌دارد و این است سخن خدای عز و جل که می‌فرماید: کسانی که پرهیزگاری می‌کنند، چون وسوسه‌ای از شیطان به آنها برسد خدا را یاد می‌کنند و (در پرتو یاد او راه حق را می‌بینند و) بینا می‌گردند. »

در حدیثی دیگر، امام صادق علیه السلام ضمن این که انصاف و مواسات و ذکر دایمی را سخت‌ترین واجب الهی می‌داند، تصریح می‌فرماید که مقصودم از یاد خدا در هر حال، ذکر زبانی نیست؛ هر چند ذکر زبانی هم ذکر خدا محسوب می‌شود:

« أما إنی لا أقول: سبحان الله، والحمدلله، و لا إله إله الله، و الله أکبر، و إن کان هذا من ذاک، ولکن ذکر الله فی کل موطن إذا هجمت علی طاعته أو معصیتة؛ منظور من از یاد کردن خدا، گفتن: سبحان الله و الحمدلله و لا إله إله الله و الله اکبر، نیست. اگر چه این هم ذکر است، اما منظور، به یاد خدا بودن، در هنگام روبرو شدن با طاعت و عصیان الهی است. »

چیزی که بسیار دشوار است این است که انسان خود را در هر حال در محضر حق ببیند، اگر چنین حالی برای انسان پیدا شود، امکان ندارد هوای نفس و شیطان بر او غبله کنند و او را به نافرمانی آفریدگار خود وادار نمایند.