سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقام عشق

شناخت فتـنه و شیوه‌های مقابله با فتنه گران
 از دیدگاه امام علی(ص)  و با توجه به بیانات مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی)
 

این مقاله در پنجمین جشنواره سراسری نهج البلاغه حائز رتبه پنجم کشوری شده است

http://kalameali.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=125&catid=913 

لوح تقدیر کسب رتبه پنجم کشوری جشنواره سراسری نهج البلاغه

 اشاره:
        شناخت فتنه و شیوه‌های مقابله با فتنه گران، اگر چه ریشه در قرآن، حدیث و تاریخ اسلام دارد، ولی جزء موضوعاتی است که کمتر به آن پرداخته شده است. این موضوع چند سالی است که از سوی مقام عظمای ولایت مورد تآکید قرار گرفته است و سخنرانان، نویسندگان و محققان هر کدام به اندازه توان خود پیرامون آن سخن گفته‌اند.
  اینجانب در بررسی‌های انجام شده از کتب مختلف به خصوص کتاب "موج فتنه"، نوشته حجت الاسلام و المسلمین دکتر احمد حسین شریفی استفاده نموده‌ام. امید است مورد عنایت خوانندة‌ فرهیخته محترم قرار گیرد.
      
 معنای فتنه
 (فَتَنَ- فِتَنهُ) فلاناً: فلانی را گمراه کرد، او را آزمایش کرد.
 فتنه در لغت به معنای گمراه کردن، اختلاف کردن مردم در رأی و تدبیر و اختلاف در آرا آمده است؛ این کلمه به معانی لازم و متعدی به کار رفته است.
 همچنین فتنه به معنای امتحان است و اصل آن گداختن طلا در آتش است تا خالص آن از ناخالص آشکار شود.1
  
 شناخت، ریشه و علل  گسترش فتنه‌‌ها
 در این قسمت از نوشتار به شناخت، علل و ریشه فتنه، از زبان درربار امام علی(ص) می‌پردازیم:
 الف) امام علی(ص) در خطبه 50 نهج البلاغه می‌فرماید:
 "همانا ابتدای بروز آشوب‌‌ها و فتنه‌‌ها هواها است که مورد تبعیت قرار می‌گیرند و احکامی است که بدعت گذاشته می‌شوند. دراین فتنه‌‌ها با کتاب خدا مخالفت می‌شود و مردانی از مردان دیگر بر مبنایی غیر از دین خدا تبعیت می‌کنند."2
 در این خطبه امام(ص) علت فتنه‌‌ها را دوچیز می‌داند:
 1. تبعیت هوای نفس:
 اولین عامل فتنه، تبعیت از هوای نفس یا شیطان درون است. این شیطان می‌کوشد تا به گوهر جان آدمی دستبرد زند و سرمایه‌های گرانبهایش را به نابودی کشد. او انسان را با آرزوهایش سرگرم می‌کند، تا از مقصد اصلی بازماند. او می‌خواهد یاد خدا را از صفحه دل و زندگی آدمی به کلی پاک کند.
 حضرت علی(ص) فرمود: "هوای نفس، فرمانده سپاه شیطان است".3
 هرچه انسان نفس را خوار و خواهش‌‌هایش را لگد کوب کند، شیطان را خوار و پایمال کرده است. امام(ص) می‌فرماید: "با خواسته‌‌های نفس مخالفت کنید، تا بر شیطان چیره شوید."4
 چنانچه رهبری معظم انقلاب در جمع فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی فرمودند:
 "هرچه جایگاه بالاتر، خطرها هم بیشتر. راهِ بستن این خطرها هم ملاحظه‌ى تکلیف و مبارزه‌ى با هواى نفس است. اینجور نیست که انسان را در یک مجموعه‌ى ابهام قرار داده باشند که ندانیم پس چه کار کنیم؛ نه، با هواى نفسِ مخالف شرع و مخالف دین مبارزه و معارضه کردن و وظیفه و تکلیف و واجب را دائماً مورد ملاحظه قرار دادن..."5
 2. بدعت گذاری در دین:
 احادیث زیادی در مذمت بدعت و بدعت گذاری وارد شده است. پیامبر اکرم (ص) فرمود: "هرگونه بدعتی، گمراهی است و هرگمراهی، در جهنم است."6
 امام علی(ص) فرمود: "اهل بدعت کسانی هستند که با رای و هوای خود با خدا و رسولش مخالفت می‌کنند."7
 پیامبر(ص) فرمود: "کسی که به بدعت گذاری روی خوش نشان دهد، در از بین بردن دین کمک کرده است."8
 و در مورد وظیفه علما در مقابله با بدعت گذاری، فرمود:
 "هنگامی که بدعت‌‌ها در امت من ظاهر شد، برعالمان واجب است علمشان را اظهار کنند و اگر کسی چنین نکند، لعنت خدا بر او باد!"9
 رهبر معظم انقلاب در بیانی فرمودند:
 "اگر حق به طور واضح در مقابل مردم آشکار و ظاهر بشود، کسى نمی‌تواند زبان علیه حق باز کند. اگر باطل هم خودش را به طور آشکار نشان بدهد، مردم به سمت باطل نخواهند رفت. "و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان". آن کسانى که مردم را می‌خواهند گمراه بکنند، باطل را به صورت خالص نمى‌آورند؛ باطل و حق را آمیخته می‌کنند، ممزوج می‌کنند، آن وقت نتیجه این می‌شود که "فهنالک یستولى الشّیطان على اولیائه"؛ حق، براى طرفداران حق هم مشتبه می‌شود. این است که بصیرت می‌شود اولین وظیفه‌ى ما. نگذاریم حق و باطل مشتبه بشود."10
 امام(ص) در خطبه 50 نهج البلاغه روی سه عامل اساسی پیدایش فتنه و آشوب در درون حکومت اسلامی انگشت می‏گذارد. این سه عامل عبارتند از:
 1. مقدم داشتن منافع و مصالح شخصی بر منافع و مصالح عمومی؛
 به عبارت دیگر یکی از عوامل پیدایش فتنه آن است که فرد بجای این‏که هدف خود را کسب خوشنودی خداوند و خدمت به اسلام قرار دهد به مسائل ناچیز و بی‏ارزش دنیوی اهتمام ورزد و آنها را بر هر چیز دیگر مقدم دارد. و نیز به جای آن‏که نیروهای جسمی، فکری و عاطفی خود را در راه اسلام و مصالح عمومی مسلمانان به کار گیرد از آنها در جهت کسب منافع شخصی و مصالح خصوصی استفاده کند.این است معنای "...و اهواء تتّبع"در فرمایش حضرت.
 2. انحراف رهبری سیاسی جامعه اسلامی از برخی احکام و دستورات اساسی اسلام.
 این‏ انحراف به دو طریق ممکن است صورت گیرد: یا از طریق تحریف احکام الهی و یا از طریق تغییر پاره‏ای از آنها. چنین اشخاصی مفاهیم کتاب خدا را مطابق اجتهادات شخصی خود تغییر می‏دهند. جمله "و احکام تبتدع..."اشاره به همین عامل است.
 3. عامل سوم پیدایش فتنه که در سخن امام(ص)به آن اشاره شده است، وجود زمینه مناسب پیدایش فتنه در میان برخی ملتهاست.
   
 
 شیوه‌های مقابله با فتنه گران
 از دیدگاه امام علی(ص)  با توجه بر بیانات مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
 
 1. عمل بر اساس تقوا و یقین
 امام علی(ص) یکی از شیوه‌‌های مقابله با فتنه گران را تقوا دانسته و می فرماید:
 "بدانید کسی که تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه خروج از فتنه‌‌ها و چراغ هدایتی در ظلمت‌‌ها را در اختیار او قرار می دهد."11
 رعایت تقوای الهی در فضای فتنه یعنی اینکه تمامی تصمیمات آنان فقط بر اساس امور یقینی باشد و از مسائل شبهه ناک و گوش دادن به شایعات، بیش از هر زمان دیگری بپرهیزد. اصولاً تقوا یعنی خارج نشدن از چارچوب موازین الهی در همه مسائل فردی و اجتماعی و سیاسی.
 مقام معظم رهبری در بیانی می‌فرمایند:
 "دشمن‌ها امروز درصدد این هستند که ملت ایران را از محتواى برانگیزاننده‌ى آن - که همین ایمان روشنِ مستدل باشد - خالى کنند. انواع شیوه‌ها را به کار می‌برند؛ ترویجهاى باطل می‌کنند، سرگرمى درست می‌کنند، سرگرمى‌هاى فکرى درست میکنند، سرگرمى‌هاى شهوانى درست میکنند، سرگرمى‌هاى سیاسى درست میکنند، فتنه درست میکنند؛ اینها همه یک سیاست است. خوب، در مقابل اینها چه کار باید کرد؟ باید این ایمان را که مایه‌ى قیام و ایستادگى و ثبات ملت ایران است، تقویت کرد."12
 ایشان در بیانی دیگر فرمودند:
 "اگر پرواى قضاوتهاى مردم، داورى‌‌هاى گوناگون مردم را به جاى پرواى از خدا گذاشتیم، مشکل درست خواهد شد؛ چون پرواى از خداى متعال تقواست. اگر این را کنار گذاشتیم و ترس مردم جایگزین شد، آن وقت فرقانى هم که خداى متعال گفته، پیدا نخواهد شد؛ "إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا"(انفال/29)؛ این فرقان ناشى از تقواست؛ روشن شدن حقیقت براى انسان، دستاورد تقواست. و به نظر من این مسئله خیلى مهم است..."13
 2. رجوع به قرآن
 اگر در فضای فتنه، اندیشه‌‌ها و افکار متضاد را بتوان به درستی بر قرآن عرضه کرد، آنگاه می توان حق و باطل آن‌‌ها را تشخیص داد.
 پیامبر اکرم (ص) عیار عبور از فتنه‌‌ها را چنین بیان می کند:
  "در هنگام فتنه به کتاب خدا تمسک بجویید و از آن کمک بگیرید زیرا در آن اخبار و سرنوشت کسانی که قبل از شما بودند آمده است و سرنوشت کسانی که بعد از آنها آمدند و کسی که به غیر از قران تمسک جوید و طلب هدایت کند، گمراه می‌شود و قرآن ریسمان محکم و راه مستقیم است و با کثرت قرائت کهنه و قدیمی نمی‌شود و علماء از آن سیراب نمی‌شوند و شگفتیهای آن پایان نمی‌پذیرد..."14
 با کمی تدبر و تفکر در آیات و مفاهیم قرآن می‌توان در این زمان حق و باطل را تشخیص به شرط آنکه قلب ما برای پذیرش حقیقت آماده باشد و باور داشته باشیم که قرآن کتاب هدایت برای همه انسانها و همه دورانهاست و مختص زمانی خاص نیست.
 3. تمسک  به اهل بیت پیامبر (ع)
 این سفارشی است که پیامبر اکرم (ص) برای نجات از فتنه‌‌های بعد از خود به برخی از یارانش کرد. آن حضرت خطاب به عمار فرمود: "ای عمار بعد از من فتنه‌‌هایی رخ خواهد داد. در آن شرایط از علی و حزب علی پیروی کن؛ چرا که علی با حق است و حق با علی..."15
 رهبری معظم انقلاب در بیانی از زندگانی حضرت اباالفضل(ص) و تمسک او چنین فرمودند:
 "در زیارات و کلماتى که از ائمه علیهم‌السّلام راجع به اباالفضل العبّاس رسیده است، روى دو جمله تأکید شده است: یکى بصیرت، یکى وفا. بصیرت اباالفضل العبّاس کجاست؟ همه‌ى یاران حسینى، صاحبان بصیرت بودند؛ اما او بصیرت را بیشتر نشان داد. در روز تاسوعا، مثل امروز عصرى، وقتى که فرصتى پیدا شد که او خود را از این بلا نجات دهد؛ یعنى آمدند به او پیشنهاد تسلیم و امان‌نامه کردند و گفتند ما تو را امان مى‌دهیم؛ چنان بر خورد جوانمردانه‌اى کرد که دشمن را پشیمان نمود. گفت: من از حسین جدا شوم؟! واى بر شما! اف بر شما و امان‌نامه‌ى شما! ... این همان بصیرت است..."16
 4. صبر، بردباری و مدارا
 امام علی(ص) وقتی در گفت و گوها و روشنگری‌‌ها به نتیجه نمی رسید، چنین نبود که بی درنگ با مخالفان برخورد خشونت آمیز کند؛ حتی آن حضرت در مقابل تقاضای عمومی برای زندانی کردن سران فتنه، می فرمود: "هر کس تا زمانی که به رویارویی مسلحانه علیه حکومت اسلامی برنخیزد و به توطئه علیه نظام اسلامی اقدام نکند، در امان خواهد بود."17
 رهبر معظم انقلاب در بیانی فرمودند:
  "امیرالمؤمنین - بارها من این جمله را از آن بزرگوار نقل کردم - در جنگ صفین فرمود: "لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر". این پرچم را کسانى می‌توانند بلند کنند که اولاً بصیرت داشته باشند، بفهمند قضیه چیست، هدف چیست؛ ثانیاً صبر داشته باشند. صبر یعنى همین استقامت، ایستادگى، پابرجائى."18
 5. بصیرت و هوشیاری در برابر فرصت طلبان
 امام علی(ص) در جمله ای حکیمانه، به همگان سفارش می کند که در فتنه‌‌های اجتماعی، هوشیاری خود را حفظ کنند و مواظب باشند در دام فرصت طلبان و فتنه انگیزان گرفتار نشوند و مورد سوء استفاده آنان قرار نگیرند: "در فتنه‌‌ها همچون شتر دو ساله باش؛ نه پشتی دارد تا سوارش شوند و نه پستانی تا شیرش را دوشند"19
 چنانچه رهبر معظم انقلاب فرمودند:
 "بعضى‌‌ها در فضاى فتنه، این جمله‌‌ى "کن فى الفتنة کابن اللّبون لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب" را بد می‌‌فهمند و خیال می‌کنند معنایش این است که وقتى فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار! اصلاً در این جمله این نیست که: "بکش کنار". این معنایش این است که به هیچ وجه فتنه‌‌گر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه. نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود."20
 چنانچه رهبر خردمند و فرزانه انقلاب در این مورد فرمودند:
 "اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم، آن توصیه این خواهد بود که بصیرت خودتان را زیاد کنید؛ بصیرت. بلاهائى که بر ملتها وارد میشود، در بسیارى از موارد بر اثر بى‌بصیرتى است. خطاهائى که بعضى از افراد میکنند - مى‌بینید در جامعه‌ى خودمان هم گاهى بعضى از عامه‌ى مردم و بیشتر از نخبگان، خطاهائى میکنند. نخبگان که حالا انتظار هست که کمتر خطا کنند، گاهى خطاهایشان اگر کماً هم بیشتر نباشد، کیفاً بیشتر از خطاهاى عامه‌ى مردم است - بر اثر بى‌بصیرتى است؛ خیلى‌هایش، نمیگوئیم همه‌اش."21
 6. روشنگری و افشاگری
 امام علی(ص) در نامه ای خطاب به مردم کوفه به افشاگری درباره سران فتنه جمل پرداخت و دلایل آنان برای مقابله با خود را بهانه ای بیش ندانست:
 "من شما را از کار عثمان، به گونه ای که شنیدنش چون دیدن آن باشد آگاه می سازم: مردم بر او خرده گرفتند و من یکی از مهاجران بودم که بیشتر خشنودی او را می خواستم و کمتر از دیگران او را سرزنش می کردم. اما طلحه و زبیر آسان ترین کارشان آن بود که بر او بتازند و نرم ترین برنامه شان اعمال فشار بر وی بود. عایشه نیز ناگهان خشم درونی خود را از وی آشکار کرد. سپس گروهی برای کشتن عثمان مهیا شدند و او را کشتند و مردم بدون اکراه و اجبار، بلکه از روی رضا و اختیار با من بیعت کردند."22
 رهبر فرزانه انقلاب در بیانی در مورد این موضع فرمودند:
 "باز در دوران امیرالمؤمنین، قدرى غبار رقیقتر بود؛ کسانى مثل عمار یاسر - آن افشاگر بزرگ دستگاه امیرالمؤمنین - بودند. هرجا حادثه‌اى اتفاق مى‌افتاد، عمار یاسر و بزرگانى از صحابه‌ى پیامبر بودند که مى‌رفتند حرف مى‌زدند، توجیه مى‌کردند و لااقل براى عده‌یى غبارها زدوده مى‌شد؛ اما در دوران امام حسن، همان هم نبود. در دوران شبهه و در دوران جنگ با کافر غیرصریح، جنگ با کسانى که مى‌توانند شعارها را بر هدفهاى خودشان منطبق کنند، بسیار بسیار دشوار است؛ باید هوشیار بود..."23
 7. آرام نمودن اوضاع
 برخورد حساب شده و تلاش برای آرام کردن اوضاع و فراهم کردن زمینه‌‌های فرهنگی، اجتماعی و روانی به منظور فهم حقایق، یکی دیگر از وظایف رهبران جامعه اسلامی بعد از بروز فتنه و آشوب‌‌های فکری و فرهنگی و اجتماعی است.
 امام علی(ص) بعد از جریان حکمیت و بهانه گیری‌‌های برخی از اصحابش در پاسخ به این پرسش که "چرا میان خود و آنان برای داوری و حکمیت، مدت و مهلت قرار دادی؟" و چرا  شتاب زده و به سرعت عمل نکردی؟ فرمود:
 "علتش این بود که نادان خطای خود را به وضوح بداند و آگاه بر عقیده خودش استوار بماند و شاید که خداوند در این مدت صلح و آرامش کار این ملت را اصلاح کند و مجبور نشود به عجله جست و جوی حق را واگذارد و از آغاز به گمراهی گردن گذارد." 24
 چنانچه رهبر معظم انقلاب فرمودند:
 "آنچه که مهم است، این است که ملت عزیز ما اتحاد خود را حفظ کنند، وحدت کلمه را حفظ کنند. این وحدت کلمه، خارى در چشم دشمنان است. سعی‌شان این است که وحدت کلمه‌ى ملت را به هم بزنند. به گمان من مهمترین هدف از حوادث دوران فتنه‌ى بعد از انتخابات - این چند ماه - این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. میخواستند بین آحاد مردم شکاف بیندازند، و نتوانستند."25
 8. جدا نمودن صف فتنه گران از فتنه زدگان
 بسیاری از کسانی که در جبهه فتنه قرار دارند، فریفته شعارهای زیبا و فریبنده سران فتنه می شوند. آنان را نباید خیلی سرزنش کرد و نباید همه افرادی را که در جبهه فتنه قرار دارند به یک چوب راند. به تعبیر زیبای امام علی(ص):
 "ما کل مفتون یُعاتَب" هر فریب خورده ای را سرزنش نتوان کرد.26
 اینجا است که وظیفه نخبگان و عالمان جامعه اسلامی بسیار سنگین است.
 9. نمایاندن ظاهری بودن وحدت فتنه انگیزان
 در موارد بسیاری، فتنه گران، هر چند در ظاهر وحدت و یکپارچگی خود را حفظ می کنند، در حقیقت اختلاف‌‌های درونی فراوانی دارند.
 امیرمومنان علی(ص) چه زیبا این اختلاف درونی آنان را افشا کرد، آنگاه که فرمود:
 "هر یک از آن دو (طلحه و زبیر) امیدوار است که حکومت به او برسد و آن را به سوی خود می کشاند و از دوستش برمی گرداند... هر یک کینه دوستش را در دل دارد و دیری نپاید که این واقعیت آشکار گردد. به خدا سوگند اگر آنچه می خواهند به چنگ آورند یکی از آن‌‌ها دیگری را به هلاک رساند و او را از میان بردارد"27
  رهبری معظم انقلاب در تفسیری فرمودند:
 "عاشورا پیام‌ها و درس‌هایى دارد. عاشورا درس مى‌دهد که براى حفظ دین، باید فداکارى کرد. ... درس مى‌دهد که جبهه‌ى دشمن با همه‌ى تواناییهاى ظاهرى، بسیار آسیب‌پذیر است. (همچنان که جبهه‌ى بنى‌امیه، به وسیله کاروان اسیران عاشورا، در کوفه آسیب دید، در شام آسیب دید، در مدینه آسیب دید، و بالأخره هم این ماجرا، به فناى جبهه‌ى سفیانى منتهى شد)."28
 10. اقدام به هنگام و شجاعانه
 اگر درنگ و تعللی بیش از اندازه در این زمینه رخ دهد، ممکن است ویروس فتنه فراگیر شود و به سادگی نتوان آن را از پای درآورد. وقتی که فتنه بروز پیدا کرد، باید شجاعانه با آن به مبارزه برخاست؛ هر چند فتنه انگیزان از یاران، دوستان و هم رزمان پیشین باشند.
 البته اقدام شجاعانه و قاطع در مقابل فتنه گران نباید موجب شود که مرزهای اخلاقی و حدود اسلامی شکسته شود.
 اقدام شجاعانه و قاطعانه امام علی(ص) در برخورد با مخالفان خود، در چارچوب موازین اخلاقی بود.29
 مقام معظم رهبری در دیداری بیان فرمودند:
 "ما نه فقط در عمل احتیاج به شجاعت داریم، در فهم هم احتیاج به شجاعت داریم. در فهم فقیهانه، احتیاج به شجاعت هست؛ اگر شجاعت نبود، حتى در فهم هم خلل به وجود خواهد آمد. درک روشن از کُبریات و صُغریات؛ گاهى انسان کُبریات را درست میفهمد، در صُغریات اشتباه میکند. این درک صحیح از مبانى دین و از موضوعات دینى و از موضوعات خارجىِ منطبق با آن مفاهیم کلى و عمومى یعنى کُبریات و صُغریات احتیاج دارد به اینکه ما شجاعت داشته باشیم، ترس نداشته باشیم؛ والّا ترس از مالمان، ترس از جانمان، ترس از آبرویمان، انفعال در مقابل دشمن، ترس از جوّ، ترس از فضا؛ اگر این حرف را بزنیم، علیه ما خواهند بود؛ اگر این حرف را بزنیم، فلان لکه را به ما خواهند چسباند؛ این ترسها فهم انسان را هم مختل میکند. گاهى انسان به خاطر این ترسها، به خاطر این ملاحظات، صورتِ مسئله را درست نمی‌فهمد؛ نمیتواند مسئله را درست درک بکند و حل بکند؛ موجب اشتباه خواهد شد."30
 11. ترویج ارزش‌‌ها
 از آنجا که یکی از علل پیدایش فتنه در جامعه اسلامی، ضعف اخلاقی افراد است، برای خشکاندن ریشه‌‌های فتنه لازم است اخلاق اسلامی در همه سطوح و ساحت‌‌های زندگی مردم ترویج شود و نظام جامع اخلاقی و رفتاری انسان مسلمان تدوین و عملیاتی شود. باید اخلاق اجتماعی، اخلاق سیاسی، اخلاق علم اندوزی، اخلاق نقد، اخلاق جنسی، اخلاق خانواده، اخلاق معاشرت، اخلاق شهروندی و امثال آن همگی بر اساس مبانی اسلامی و به شیوه ای کاربردی برای سطوح مختلف تدوین شود و محور فعالیت‌‌های تربیتی و تعلیمی قرار گیرد.
 رهبر معظم انقلاب در بیانی فرمودند:
 "این وحدت و این یکپارچگى و این تمسک شما به ارزشهاى معنوى، بزرگترین دستاوردى است که به شما کمک مى‌کند که بتوانید در مقابل افزون‌طلبى و زیاده‌خواهى و تعدى و تجاوز استکبار ایستادگى کنید؛ این را حفظ کنید؛ این بسیار ارزش دارد."31
 12. تقویت باورها
 اگر فتنه گران از راه ایجاد بدعت در دین کار خود را پیش می برند، راه مبارزه با آن و خشک کردن ریشه‌‌های وقوع فتنه، تقویت بنیه‌‌های اعتقادی و دینی مردم است.
 رهبر معظم انقلاب فرمودند:
 "امام راهشان روشن بود، شیوه‌شان معلوم بود و مى‌دانستند که چه مى‌خواهند. شیوه‌ى امام عبارت بود از شیوه‌اى که پیامبران آن را مى‌پیمودند؛ یعنى تزریق ایمان و باور عمیق، همراه با بصیرت و آگاهى و تأمّل و فکر در مخاطبان خود. چنین روشى به‌طور طبیعى استعدادها را شکوفا مى‌کند و کادرها را پرورش مى‌دهد."32
  13. تهیة طرح جامع تعلیم و تربیت اسلامی
 خیل عظیم نوجوانان و جوانانی که بخش زیادی از عمر خود را در مدارس و دانشگاه‌‌ها می گذرانند، ایجاب می کند به آموزش و پرورش آنان به صورت جدی تری پرداخته شود. اگر به منابع درسی و آموزشی آنان توجه نشود و مدارس و دانشگاه‌‌های ما، به ویژه در رشته‌‌های علوم انسانی صرفا جای جولان نظریه‌‌های غربی و سکولار باشد، باید هر زمان انتظار وقوع فتنه‌‌های بزرگی را داشت.
 حضرت آیت الله خامنه‌ای فرمودند:
 "در این کشور، سالهاى متمادى انگلیسیها، سالهاى متمادى روسها، سالهاى متمادى هر دو، و در نهایت سالهاى متمادى امریکاییها، هرچه تصمیم گرفتند، نسبت به این ملت انجام دادند. ملت ما همین ملت بود و همین استعدادها را داشت - که امروز بحمداللَّه در میدانهاى گوناگون، استعدادهاى شما جوانان مثل ستاره و خورشید مى‌درخشد - اما به خاطر حکومتهاى ناباب و به‌خاطر تربیتهاى غلط، بصیرت و صبرش کم بود. وقتى در برهه‌اى از زمان، آگاهان جامعه، بزرگان جامعه، دانایان جامعه و کسى مثل امام بزرگوار پیدا شدند، در مردم بصیرت دمیدند، مردم را به صبر وادار کردند، "و تواصوا بالحق و تواصوبالصبر" را در جامعه رایج کردند، این دریاى خروشان به‌وجود آمد و توانست آن تاریخ سرتاپا ذلّت و محنت را قطع کند و تسلّط بیگانگان را بر این کشور از میان بردارد."33
 14. ایجاد روحیه حقیقت شناسی
 در این روزگار باید به دنبال شناخت حقیقت بود. معیار حقیقت را باید شناخت تا از دام فتنه و فریب رهایی یافت.
  امام علی(ص) در توصیف جنگ با اهل قبله و شرایط مبارزان چنین جنگی می فرماید:
 "قد فتح باب الحرب بینکم و بین اهل القبله و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر و العلم بمواضع الحق؛ میان شما و اهل قبله در جنگ گشوده شد و این علم را بر ندارد، مگر آنکه بینا و شکیبا است و داند که حق در کجا است."34
 مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان در این مورد فرمودند:
 "دفاع هم همیشه، با آلات قهریّه نیست؛ با مشت نیست، با تفنگ نیست. گاهى دفاع، با فهمیدن است. گاهى دفاع، با زبان است. گاهى دفاع از حقیقت، با حضور در جایى است. شاید یکى از بزرگترین خدماتى که انقلاب به ملت ایران کرد، این بود که ذهنها را باز کرد، ذهنها را سیاسى کرد، چشمها را باز کرد، و همه را با مسائل کشور آشنا کرد. این آشنایى و این بصیرت، باید روزبه‌روز بیشتر و زیادتر شود...."35
 15. تقویت دانش دشمن شناسی
 امام علی(ص) نیز بر این واقعیت تاکید می کند که هرگز به حقیقت و سعادت دست نمی یابید مگر آنکه روی برتافتگان از راه حق و درماندگان از سعادت را بشناسید:
 "و اعلمو انکم لن تعرفوا الرشد حتی تعرفوا الذی و لن تاخذوا بمیثاق الکتاب حتی تعرفوا الذی نقضه و لن تمسکوا به حتی تعرفوا الذی نبذه؛ بدانید که تا واگذارنده رستگاری را نشناسید، رستگاری را نخواهید شناخت و تا شکننده پیمان قران را ندانید با قرآن پیمان استوار نخواهید ساخت و تا واگذارنده قرآن را به جای نیاورید، در قران چنگ نتوانید انداخت.36 37
 رهبر معظم انقلاب در این مورد فرمودند:
 "اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یک وقت مى‌بینید آتش توپخانه‌ى تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما به طرف قسمتى است که آنجا دوستان مجتمعند، نه دشمنان. آدم دشمن را بشناسد؛ در شناخت دشمن خطا نکنیم. لذا بصیرت لازم است، تبیین لازم است."38
 
 نتیجه گیری:
 با دقت و تامل در موارد ذکر شده می‌توان به نتایج زیر رسید:
 علت شیوع و گسترش فتنه را باید در پیروی مردم از هوی و هوسها، بدعت‌ها و عدم بصیرتشان جستجو کرد، که آگاهانه یا نا آگاهانه در دام فتنه جویان می‌افتند. در جریان فتنه حق و باطل ممزوج می‌شود و تنها با بصیرت است که می‌توان حق را از باطل تشخیص داد.
 سنت فتنه و امتحان، جزء سنت‌های الهی است تا در نتیجه آن راستگویان (جبهة حق) از دروغگویان (جبهة باطل)جدا شوند.
 بهترین راه خروج از فتنه‌ها تقواست، چرا که تقوا به انسان روشنائی درون می‌دهد تا انسان در تاریکی‌ها راه را گم نکند. و راه‌‌های دیگر آن عبارتند از2. رجوع به قرآن؛  3. تمسک  به اهل بیت پیامبر (ع)؛ 4. صبر، بردباری و مدارا؛ 5. بصیرت و هوشیاری در برابر فرصت طلبان؛ 6. افشاگری و روشنگری؛ 7. آرام کردن اوضاع؛  8. جدا نمودن صف فتنه گران از فتنه زدگان؛ 9. نمایاندن ظاهری بودن وحدت فتنه انگیزان ؛ 12. تقویت باورها؛  13. ارائه طرح جامع تعلیم و تربیت اسلامی؛ 14. ایجاد روحیه حقیقت شناسی؛ 15. تقویت دانش دشمن شناسی.
 پی‌نوشت‌ها:
 <DOC END>
1. المفردات راغب اصفهانی، مادة فتن.
2. نهج البلاغه، خطبه 50.
3. غررالحکم، عبدالواحد ابن محمد تمیمی، آمدی، حدیث 1243.
4. معجم الفاظ غررالحکم، جمال الدین خوانساری، ص 571.
5. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی / 22/1/89.
6. میزان الحکمة، محمد محمدی ری شهری، ج 1، ص 381.
7. همان.
8. همان، ص 382.
9. همان، ص 384.
10. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر، 15/7/1388.
11. نهج البلاغه، خطبه 183، ص 194؛ همچنین ر.ک: محمد محمدی ری شهری? میزان الحکمه، حدیث شماره 15744.
12. بیانات رهبر معظم انقلاب در سالروز ولادت حضرت فاطمه‌ى زهرا (س)، 13/3/89.
. 13 بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1388/07/02.
14. مستدرک الوسائل، ج4، ص239 باب2 ح4595.
15. خزار قمی، کفایه الاثر، ص 122: یا عمار ستکون بعدی فتنه فاذا کان ذلک فاتبع علیا و حزبه فاته مع الحق معه یا عمار انک ستقاتل بعدی مع علی صنفین: الناکثین و القاسطین ثم تقتلک الفئه الباغیه.).
16. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیس، معاونان و کارکنان قوّه قضاییّه، در آستانه سالروز هفتم تیر1381/04/05.
17. احمد الدینوری، الاخبار الطوال، ج 2، ص405-406، بلاذری، انساب الاشراف، ج3، ص 146.
. 18 دیدار مسئولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول اعظم (ص(1387/05/09.
19. نهج البلاغه، حکمت 1، ص 361).
20. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1388/07/02.
21. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولى امر1388/05/05.
22. نهج البلاغه، نامه 1، ص 271.
23. سخنرانى در پایان چهارمین مجمع بزرگ فرماندهان و مسؤولان دفاتر نمایندگى ولىّ‏فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى‏1370/06/27.
24. نهج البلاغه، خطبه 125، صص 123و224،.
25. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار فرمانده و پرسنل نیروى هوائى ارتش، 19/11/88.
26. همان، حکمت 15، ص 362.
27. نهج البلاغه، خطبه 148، ص 144
. 28 بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار فرماندهان گردانها، گروهانها و دسته‏هاى عاشوراى نیروهاى مقاومت بسیج سراسر کشور، در سالروز شهادت امام سجّاد×1371/04/22.
29. برای توضیح بیشتر، ر.ک: حسن یوسفیان و احمد حسین شریفی، "امام علی و مخالفان"، در دانشنامه امام علی، ج6، صص 243-246.
30. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1388/07/02.
31 . خطبه‏هاى نماز عید سعید فطر به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی‏1383/08/24.
32 . بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه مبارکه‏ى فجر (روز انقلاب اسلامى و جوانان)1377/11/13
 . 33بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار گروه کثیرى از دانشجویان و دانش‏آموزان به مناسبت سیزدهم آبان ماه در سالروز میلاد امام على ×1377/08/12
34. نهج البلاغه، خطبه 173، ص 179.
35 . بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع بسیجیان به‏مناسبت هفته بسیج‏1376/09/05
36. نهج البلاغه ، خطبه 147، ص 144.
37. کتاب موج فتنه، نوشته احمد حسین شریفی، فصل آخر.
38. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولى امر1388/05/05.

ادامه مطلب...

بیــــا تا برویــــم!
روز دهم، روز واقعه، روز سکته تاریخ در محرم سال 61 هجری، فرا رسید؛
گویی که چرخ بوی خطر را شنیده است
یک لحظه مکث کرده، به اکراه می‌رود1
باز هم حکایت عاشوراست؛ کربلا؛ قتلگاه؛ خیمه‌گاه؛ تلِّ زینبی؛ آه یتیمی؛ غبار غریبی؛ سنگ؛ چوب؛ زنجیر؛ اسارت؛ ...
از حدیث شـــهداء، مختصـری می‌شنوی
از غـــم روز قیــامت، خبری می‌شنـوی
تو چه دانی که چه آمد به سر شاه شهید؟
بر ســر نیــزه بیداد، سـری می‌شنوی!
از جگر سوختــگان لبِ آبــت چــه خبر؟
اینقدر هست که بوی جگری می‌شنوی!
غافلی وقـــت جدایی چه قیامت برخاست
تـو وداعِ پســری با پدری مــی‌شنـوی!
خبـــرت نیســت ز حـالِ دل بیمارِ حسین
حال رنجور چه دانی؟! سفری می‌شنوی!
گریه، سیلی شــد و بنیاد صبوری برکَنـد
تو همین زینبی و چشمِ تَری می‌شنوی!2
خدایا! چه شگفت است و شورانگیز، طلوع در غروب عاشورا؛ بر فراز نیزه و در امتداد نگاه‌ ناامیدانه اهل حرم. خورشید بر نیزه به تلاوت طلوع کرد؛ "أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا"؟!3 عجبا، عجبا، که تفسیرِ آیتِ خلقت تویی؛ "سَرِ بی تن که شنیدست به لب، آیه کهف؟!"
سلام بر مولایی که ردِّ قیامش را از "مکّه" دارم و مدّ کلامش را از "عرفه". عرفات تجلیگاه عرفانِ نظریش بود و کربلا، صحنه عرفان عملیِ او.
سلام بر راست قامت‌ترین کشته تاریخ! سلام بر خون خدا و فرزندِ خون او! سلام بر وارثِ "فزت و رب الکعبه" که در عصر دلگیر عاشورا نگاه خسته‌اش را به آسمان دوخت و فرمود: "الهی رضاً بقضائک، صبراً علی بلائک، تسلیماً لامرک، لا معبود سواک". سلام بر آیه آیة سوره فجر که جسم پاره پاره‌اش به خطاب " ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً * فَادْخُلِی فِی عِبَادِی * وَادْخُلِی جَنَّتِی"4 تسکین یافت.
... و غروب، وامدار نگاه غریبانه زینب است؛ و طلوع، در یوغ منّتِ "ما رأیتُ الّا جمیلا"ی بانوی کربلا؛ و پیام عاشورا ...
ســرِّ نــی در نینوا می‌ماند اگر زینـب نبود
کربلا در کربـلا می‌ماند اگر زینـب نبود
در عبــــور از بستـر تاریخ، سیـل انقلاب
پشت کوه فتنه‌ها می‌ماند اگر زینب نبود5
ای حُسن، ای حَسَن، ای حُسین! ای باغبان بستان رنگارنگ محرّم! ای آموزگار مکتب خونین کربلا و ای سالار سبزپوش عاشورا! پیام سرخِ قیام تو را به نگاه سبزِ انتظارمان می‌دوزیم؛
جاده و اســـب مهیاست، بیــا تا برویم
کربـــــلا منتظـــر ماسـت، بیا تا برویم
ایســتاده‌سـت به تفســیر قیامت زینـب
آن سـوی واقعه پیــداسـت، بیا تا بــرویم
تیــغ در معـرکه می‌افتـد و برمــی‌خـیزد
رقـص شمشیر چه زیباسـت! بیا تا بـرویم
از ســـراشیبـی تردیـد اگـر برگــــردیم
عـرش زیر قــدم ماسـت، بیـا تا بــرویم
دست عباس به خونخواهی آب آمده است
آتـش معـــرکه بر پاسـت بیـا تا بــرویم
زره از مــــوج بپــوشـیم و ردا از تــوفان
راه مـــا از دل دریــاست، بیـا تا بــرویم
کاش، ای کاش! که دنیای‌عطش می‌فهمید
آب، مهریــه زهراســت، بیــا تا بــرویم
چیزی از راه نمانــدست، چـرا برگردیم؟
آخر راه همیـن جاسـت‌، بیــا تا برویـــم6
سردبیر
پی‌نوشت‌ها:
<DOC END>
1 . قیصر امین پور.
2 . داوری شیرازی.
3 . کهف/ 9.
4 . ـ فجر/28ـ30.
5 . قادر طهماسبی.
6 . ابوالقاسم حسینجانی.